توربو، جدیدترین روش برای یادگیری زبان بدون نياز به كتاب و جزوه، از مبتدی تا پیشرفته مناسب برای همه افراد در همه سنین
آموزش زبان انگلیسی

  • انگلیش توربو
  • ۱۴۰۳/۰۲/۱۶
  • ۱۰ دقیقه
  • ۰ دیدگاه
فهرست مطالب

    آموزش اعضای بدن به انگلیسی

    یادگیری نام اعضای بدن به زبان انگلیسی نه تنها بخشی از دانش عمومی هر فرد است، بلکه در مواقع نیاز پزشکی و در موقعیت‌های اضطراری نیز بسیار مفید و کاربردی است. در این پست، با ما همراه باشید تا با اصطلاحات مرتبط با اعضای بدن به زبانی ساده و قابل فهم آشنا شوید. این دانش نه تنها برای مکالمات روزمره، بلکه برای درک بهتر شرایط پزشکی و ارتباط موثرتر با پزشکان در زمان سفر یا مواجهه با شرایط اضطراری به زبان انگلیسی نیز اهمیت دارد.

    در این مطلب از انگلیش توربو به معرفی این لغات از اعضای بدن به انگلیسی خواهیم پرداخت:

    • لغات اعضای صورت در زبان انگلیسی
    • لغات مربوط به قسمت‌های مختلف دهان در انگلیسی
    • لغات مربوط به دست در زبان انگلیسی
    • لغات مربوط به پا در زبان انگلیسی
    • لغات مربوط به اعضای داخلی بدن به انگلیسی
    • رایج‌ترین افعال مربوط به اعضای بدن در انگلیسی
    • یادگیری بهتر لغات اعضای بدن در انگلیسی

    همراه ما باشید!

    لغات اعضای صورت در زبان انگلیسی

    صورت اجزای مختلفی دارد که اگر بخواهید درباره آنها صحبت کنید لازم است کلمات آن را به خوبی یاد بگیرید، به طور مثال می‌دانستید که کلمات متفاوتی برای دهان، لب و زیر دهان وجود دارد؟ در این جدول تمام کلمات بصورت تفکیک شده قرار گرفته‌اند.

    لغت انگلیسی معنی فارسی
    Forehead پیشانی
    Eyebrow ابرو
    Eye چشم
    Cheek گونه
    Eyelash مژه
    Nose بینی
    Mouth دهان
    Lip لب
    Chin زیر دهان
    Ear گوش
    Earlobe لاله گوش
    Nostril بینی
    Jaw فک
    Head سر

    لغات مربوط به قسمت‌های مختلف دهان به انگلیسی

    از آنجایی که دهان بخش‌های خیلی متفاوتی دارد، یک جدول جداگانه برای کلمات مخصوص دهان قرار دادیم تا با یادگیری آنها مکالمه روان‌تری داشته باشید.

    لغت انگلیسی معنی فارسی
    Lips لب‌ها
    Teeth دندان‌ها
    Tongue زبان
    Gums لثه‌ها
    Uvula زبانک
    Palate کام
    Saliva بزاق
    Tonsils لوزه‌ها
    Throat گلو
    Esophagus مری
    Tonsils لوزه‌ها

    لغات مربوط به دست در زبان انگلیسی

    یک نکته کاربردی که اکثرا درباره آن اشتباه می‌کنند این است که دست از شانه تا مچ دست arm می‌شود و از مچ به دست به بعد (انگشتان و بند انگشت) hand نام دارد.

    آموزش لغات مربوط به دست در زبان انگلیسی

    لغت انگلیسی معنی فارسی
    Arm بازو
    Hand دست
    Elbow زانو
    Finger انگشت
    Middle Finger انگشت وسطی
    Index Finger انگشت اشاره‌گر
    Ring Finger انگشت نشانی
    Pinky Finger انگشت کوچک
    Thumb شست
    Palm کف دست
    Wrist مچ دست
    Forearm پایه دست
    Shoulder شانه
    Nail ناخن
    Knuckle خمیدگی انگشتان (قسمت خمیده انگشت)

    کلمات مربوط به پا در زبان انگلیسی

    در این جدول قسمت‌های مختلف پا به صورت تفکیک شده در جدول قرار گرفته تا در هنگام نیاز با یک نگاه به این جدول بتوانبد درباره پا صحبت کنید.

    لغت انگلیسی معنی فارسی
    Knee زانو
    Leg پا
    Shin ساق پا
    Calf (muscle) ساق پا (عضله)
    Ankle مچ پا
    Heel پاشنه
    Foot پا
    Toe انگشت پا

    اعضای داخلی بدن به انگلیسی

    دانستن اعضای داخلی بدن به انگلیسی هنگام مراجعه به یک بیمارستان یا مطب دکتر در یک کشور خارجی می‌تواند موضوع مهمی باشد. برای توصیف هر چه بهتر وضعیت جسمانی خود و یا متوجه شدن آن چه که دکتر به ما می‌گوید نیاز است تا تسلط بهتری بر روی لغات داشته باشیم.

    آموزش اعضای داخلی بدن به انگلیسی

    لغت انگلیسی معنی فارسی
    Heart قلب
    Lungs ریه‌ها
    Veins وریدها
    Brain مغز
    Throat گلو
    Liver کبد
    Stomach معده
    Kidneys کلیه‌ها
    Skeleton اسکلت
    Ribs دنده
    Bones استخوان‌ها
    Skin پوست
    Pharynx فارینگس
    Arteries شرایان
    Appendix آپاندیس
    Intestines روده‌ها
    Larynx حلق
    Gallbladder کیسه صفرا

    کاربردی‌ترین افعال اعضای بدن در زبان انگلیسی

    از این افعال زمانی استفاده می‌شود که قصد داریم درباره حرکتی در بدن یا در ارتباط با بدن صحبت کنیم.

    Breathe (تنفس کردن): انجام عمل تنفس با ریه‌ها.

    Blink (پلک زدن): حرکت سریع پلک‌ها بر روی چشم.

    Smile (لبخند زدن): نمایش شادی با لبخند زدن.

    Speak (صحبت کردن): ارتباط برقرار کردن با صدا و کلمات.

    Hear (شنیدن): دریافت صداها با گوش.

    Taste (چشیدن): تجربه مزه‌ی غذاها و نوشیدنی‌ها با زبان.

    Touch (لمس کردن): تماس بدن با چیزها با استفاده از پوست.

    Smell (بوییدن): شناخت بوها و عطرها با بینی.

    Walk (پیاده رفتن): حرکت بدن برای جلو رفتن پیاده.

    Run (دویدن): حرکت سریع پاها برای دویدن.

    Jump (پریدن): انجام پرش با پاها.

    Eat (خوردن): مصرف غذا و نوشیدنی‌ها.

    Drink (نوشیدن): مصرف مایعات.

    Sleep (خوابیدن): استراحت و خوابیدن برای استراحت بدن.

    Think (فکر کردن): تفکر و اندیشه‌ی ذهنی.

    Feel (حس کردن): تجربه احساسات و اندیشه‌ها.

    Move (حرکت کردن): جابجایی بدن و اعضا.

    Wink (چشمک زدن): ارسال پیام با چشمک زدن.

    Cough (سرفه کردن): عمل سرفه به منظور خروج مواد نامطلوب از حلق.

    افعال انگلیسی معنی فارسی مثال‌ها (انگلیسی) مثال‌ها (فارسی)
    Breathe تنفس کردن She took a deep breath before speaking. او قبل از صحبت کردن نفس عمیقی کشید
    Smile لبخند زدن She always smiles when she sees her baby brother. او همیشه وقتی برادر کوچکش را می‌بیند، لبخند می‌زند
    Speak صحبت کردن He can speak three languages fluently. او می‌تواند به راحتی به سه زبان صحبت کند
    Hear شنیدن I can hear the music playing from the next room. من می‌توانم موسیقی که از اتاق پایین نواخته می‌شود را بشنوم
    Taste چشیدن He tasted the soup to see if it needed more salt. او طعم سوپ را چشید تا ببیند آیا نمک بیشتری نیاز دارد
    Touch لمس کردن She gently touched the delicate flower in the garden. او به آرامی گل ظریف را در باغ لمس کرد
    Smell بوییدن I could smell the delicious aroma of freshly baked bread. من می‌توانستم بوی خوشمزه نان تازه‌پخته را بگیرم
    Walk پیاده رفتن They decided to walk to the park instead of driving. آن‌ها تصمیم گرفتند به جای رانندگی کردن به پارک، پیاده بروند
    Run دویدن The children ran excitedly towards the ice cream truck.

    بچه‌ها با هیجان به سمت کامیون بستنی دویدند

    یادگیری موضوعی کلمات می‌تواند شما را در یادگیری مکالمه چندین مرحله جلو بیاندازد، اگر به دنبال راهی برای تقویت مکالمه خود هستید، دیدن دوره توربوتاک به کمک شما می‌آید.

    یادگیری بهتر لغات مربوط به اعضای بدن

    تصویرسازی و ارتباط دادن: تصاویر مربوط به اعضای بدن را پیدا کنید و لغات مربوطه را کنار آن‌ها بنویسید. این کار باعث می‌شود تا شما بتوانید بهتر و بیشتر با لغات ارتباط برقرار کنید.

    استفاده از فلش کارت‌ها: روی یک طرف فلش کارت تصویر عضو بدن و روی طرف دیگر نام آن را به فارسی و انگلیسی بنویسید. با این روش، هم زبان فارسی خود را تقویت می‌کنید و هم می‌توانید لغات انگلیسی مرتبط را یاد بگیرید.

    بازی‌های کلماتی: سعی کنید با دوستان یا اعضای خانواده خود بازی‌هایی مانند حدس کلمات یا چیستان‌های مربوط به اعضای بدن را انجام دهید. این کار نه تنها باعث یادگیری بهتر شما می‌شود بلکه فرصتی برای تعامل و سرگرمی نیز فراهم می‌آورد.

    داستان‌سرایی: سعی کنید داستان‌های کوتاهی بنویسید که در آن‌ها از لغات مربوط به اعضای بدن استفاده شده است. داستان‌سرایی به شما کمک می‌کند که لغات را در قالب‌های مختلف و در زمینه‌های متنوع به کار ببرید.

    تکرار و مرور: تکرار و مرور مداوم لغات، کلید یادگیری آن‌ها است. هر روز وقتی را به مرور لغاتی که یاد گرفته‌اید اختصاص دهید تا در حافظه بلندمدت شما جایگزین شوند.

    اگر به دنبال راهی برای تقویت زبان انگلیسی خود هستید، استفاده از سایت آموزش زبان انگلیسی در این مسیر کمک شایانی به شما خواهد کرد.

    اشتراک گذاری مقاله در شبکه‌های اجتماعی

    میزان رضایت کاربران از این مقاله
    میزان رضایت کاربران از این مقاله
    1/5 - (4 امتیاز)

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *