توربو، جدیدترین روش برای یادگیری زبان بدون نياز به كتاب و جزوه، از مبتدی تا پیشرفته مناسب برای همه افراد در همه سنین
آموزش زبان انگلیسی

  • انگلیش توربو
  • ۱۴۰۳/۰۲/۱۶
  • ۱۰ دقیقه
  • ۱ دیدگاه
فهرست مطالب

    انواع مختلف مو و مدل مو به زبان انگلیسی | مدل مو مردانه و زنانه

    اگر به کشورهای خارجی سفر می‌کنید و می‌خواهید مدل موی خاصی به آرایشگر خود بگویید، یا اگر علاقه‌مند به یادگیری زبان انگلیسی، تماشای فیلم‌ها و ویدیوهای آموزشی مدل مو هستید، دانستن اصطلاحات مربوط به مدل‌های مختلف مو به انگلیسی برای شما بسیار مفید خواهد بود.

    با یادگیری این واژگان، می‌توانید راحت‌تر مدل موی دلخواهتان را توضیح دهید، مکالمات انگلیسی زبانان در مورد موها را درک کنید و از ویدیوهای آموزشی بیشترین بهره را ببرید. در این مطلب، انواع مختلف مدل مو به انگلیسی را به شما معرفی خواهیم کرد.

    در ادامه این مقاله به موارد زیر خواهیم پرداخت:

    • انواع مو در زبان انگلیسی
    • مدل‌های مو در زبان انگلیسی
    •  انواع لوازم جانبی مو به انگلیسی

    انواع مو در زبان انگلیسی

    در این بخش، با انواع مختلف مو و مدل‌های مو به انگلیسی آشنا می‌شوید که می‌تواند در مکالمات روزمره و هنگام مراجعه به آرایشگر در کشورهای انگلیسی‌زبان برایتان مفید باشد.

    لغت انگلیسی ترجمه فارسی مثال انگلیسی ترجمه مثال
    Long hair موی بلند She loves her long hair and takes good care of it. او عاشق موهای بلندش است و به خوبی از آن‌ها مراقبت می‌کند.
    Short hair موی کوتاه He decided to cut his short hair even shorter for summer. او تصمیم گرفت موهای کوتاهش را برای تابستان کوتاه‌تر کند.
    Thick hair مو ضخیم Her thick hair makes styling easy and voluminous. موهای ضخیمش باعث می‌شود که آرایش موهایش آسان و پرحجم باشد.
    Thinning hair نازک شدن مو He’s worried about his thinning hair and is looking for treatments. او نگران نازک شدن موهایش است و به دنبال درمان است.
    Receding hairline عقب‌نشینی خط مو His receding hairline started becoming noticeable in his 30s. عقب‌نشینی خط موی او در سن ۳۰ سالگی شروع به نمایان شدن کرد.
    Unmanageable hair, unruly hair موهای غیرقابل کنترل، موهای سرکش Her unruly hair often needs special products to stay in place. موهای سرکش او اغلب به محصولات ویژه‌ای نیاز دارد تا در جای خود بمانند.
    Curly hair مو فرفری Curly hair requires extra moisture to stay healthy. موهای فرفری به رطوبت بیشتری نیاز دارند تا سالم بمانند.
    Kinky hair موهای گره‌خورده Kinky hair is beautiful but needs delicate care. موهای گره‌خورده زیبا هستند اما به مراقبت ظریف نیاز دارند.
    Straight hair موی صاف She likes to keep her straight hair sleek and shiny. او دوست دارد موهای صافش را براق و مرتب نگه دارد.
    Wavy hair موی حالت‌دار His wavy hair gives him a natural, effortless look. موهای حالت‌دارش به او ظاهری طبیعی و بدون زحمت می‌بخشد.
    Black hair, dark hair موهای سیاه، موهای تیره Her dark hair shines beautifully in the sunlight. موهای تیره‌اش زیر نور خورشید به زیبایی می‌درخشد.
    Brunette سبزه She’s a brunette with striking green eyes. او یک سبزه با چشمان سبز چشمگیر است.
    Blonde hair, light hair موهای بلوند، موهای روشن Blonde hair often requires special shampoo to maintain its color. موهای بلوند اغلب به شامپوی ویژه‌ای برای حفظ رنگشان نیاز دارند.
    Blonde طلایی Her blonde highlights brighten her face. هایلایت‌های طلایی او چهره‌اش را روشن‌تر می‌کنند.
    Brown hair موی قهوه‌ای He has naturally brown hair that looks great in the sun. او موهای قهوه‌ای طبیعی دارد که در زیر آفتاب زیبا به نظر می‌رسد.
    Brown-haired person فرد مو قهوه‌ای The brown-haired person was easy to spot in the crowd. فرد مو قهوه‌ای در میان جمعیت به راحتی قابل تشخیص بود.
    Grey hair, white hair موهای خاکستری، موهای سفید His grey hair adds a touch of wisdom to his look. موهای خاکستری‌اش ظاهری خردمندانه به او می‌دهد.
    Red hair/ginger موی قرمز/زنجبیل Red hair is often unique and eye-catching. موی قرمز اغلب خاص و جذاب است.
    Sandy hair موهای شنی Her sandy hair complements her beachy style. موهای شنی او با سبک ساحلی‌اش هماهنگی دارد.
    Auburn خرمایی He loves his auburn locks in the fall. او عاشق موهای خرمایی خود در فصل پاییز است.
    Bald کچل He started embracing his bald look in his 40s. او در دهه چهل زندگی‌اش شروع به پذیرش ظاهر کچل خود کرد.
    Frizzy hair موهای وز She uses serum to manage her frizzy hair. او از سرم برای مدیریت موهای وزش استفاده می‌کند.
    Fine hair موهای نازک Fine hair often needs volumizing products. موهای نازک اغلب به محصولات حجم‌دهنده نیاز دارند.
    Layered hair موی لایه‌لایه She prefers layered hair for extra volume and movement. او موهای لایه‌لایه را برای حجم و حرکت بیشتر ترجیح می‌دهد.
    Pixie cut کوتاهی پیکسی Her new pixie cut suits her face shape perfectly. کوتاهی پیکسی جدیدش کاملاً به فرم صورتش می‌آید.

    مدل‌های مو در زبان انگلیسی

    مدل‌های مو در زبان انگلیسی در دو دسته مردانه و زنانه قرار می‌گیرند. در این بخش با نام‌های رایج این مدل‌ها به همراه مثال‌هایی برای استفاده آن‌ها در جملات انگلیسی و ترجمه فارسی آشنا خواهید شد.

    مدل‌های مو مردانه در زبان انگلیسی

    در این جدول لیستی از مدل‌های مو مردانه را به همراه معنی و مثال در قالب جمله برای شما آماده کرده‌ایم.

    اصطلاح انگلیسی ترجمه فارسی مثال انگلیسی ترجمه فارسی
    Crew cut موی کوتاه He prefers a crew cut for a clean look. او برای ظاهری تمیز موی کوتاه را ترجیح می‌دهد.
    Stubble ته ریش He has a light stubble that suits his face. او ته ریشی دارد که به صورتش می‌آید.
    Moustache سبیل His moustache gives him a classic look. سبیلش به او ظاهری کلاسیک می‌دهد.
    Beard ریش He decided to grow a beard during the winter. او تصمیم گرفت در زمستان ریش بگذارد.
    Spiky سیخ‌دار His spiky hair is very trendy among younger guys. موهای سیخ‌دارش در میان جوان‌ترها خیلی مد است.
    Shaved head/Bald head/Buzz cut سر تراشیده / سر طاس / برش وزوز He went for a buzz cut this summer. او برای تابستان امسال موهایش را برش وزوز کرد.
    Goatee ریش بزی He’s known for his distinct goatee. او به خاطر ریش بزی خاصش معروف است.
    Sideburn فرق بغل His thick sideburns add to his style. فرق بغل‌های ضخیمش به سبک او اضافه می‌کند.

    مدل‌های مو زنانه در زبان انگلیسی

    در ادامه لیستی از لغات مربوط به مدل‌های مو زنانه را مرور می‌کنیم.

    اصطلاح انگلیسی ترجمه فارسی مثال انگلیسی ترجمه مثال
    Bob باب She just got a classic bob cut, and it looks stunning. او به تازگی مدل موی باب کلاسیک زده و خیلی زیباست.
    Layered hair موهای لایه‌لایه Layered hair gives her extra volume and movement. موهای لایه‌لایه به او حجم و حرکت بیشتری می‌دهد.
    Pigtails دم اسبی She styled her hair in cute pigtails for the picnic. او موهایش را برای پیک‌نیک به شکل دم اسبی درست کرد.
    Cornrows رده‌ای Cornrows are a popular protective style for curly hair. رده‌ای یک مدل محافظتی محبوب برای موهای فرفری است.
    Braids بافته‌شده She loves wearing braids because they’re easy to manage. او عاشق بافتن موهایش است چون راحت‌تر مدیریت می‌شود.
    French braid قیطان فرانسوی A French braid is perfect for a sophisticated look. قیطان فرانسوی برای یک ظاهر شیک ایده‌آل است.
    French twist پیچ و تاب فرانسوی The French twist is elegant for formal events. پیچ و تاب فرانسوی برای مراسم رسمی بسیار زیباست.
    Ponytail دم اسبی She always puts her hair in a ponytail when she goes to the gym. او همیشه وقتی به باشگاه می‌رود موهایش را دم اسبی می‌بندد.
    Chignon شینیون She wore a classic chignon to the wedding. او برای عروسی یک شینیون کلاسیک زده بود.
    Perm پرم She got a perm to add curls to her hair. او پرم کرد تا به موهایش فر بدهد.

    یادگیری لغات انگلیسی در زمینه‌های مختلف می‌تواند به شما کمک کند تا بتوانید در موضوعات مختلف به راحتی صحبت کنید، برای گسترش دایره لغات خود، پیشنهاد می‌کنیم صفحه کلمات انگلیسی را ببینید.

    انواع لوازم جانبی مو به انگلیسی

    برای اجرای انواع مدل موها، ابزارهای مختلفی نیاز است که آشنایی با آن‌ها به شما کمک می‌کند تا بهتر مدل‌های مو را پیاده کنید. در ادامه، برخی از مهم‌ترین ابزارها و لوازم جانبی مو را به همراه ترجمه انگلیسی آن‌ها معرفی می‌کنیم.

    • Hair band به معنی تل مو
    • Hairbrush به معنی برس مو
    • Hairdryer به معنی سشوار
    • Hairnet به معنی توری مو
    • Hairpiece به معنی مدل مو
    • Hairpin به معنی سنجاق سر
    • Hairspray به معنی اسپری مو
    • Bobby pins به معنی گیره‌های کوچک مو
    • Claw clip به معنی کلیپس مو
    • Elastic bands به معنی کش مو
    • Hair rollers به معنی بیگودی
    • Curling iron به معنی فرکننده مو
    • Flat iron به معنی اتو مو
    • Hair clips به معنی گیره مو
    • Scrunchie به معنی کش پارچه‌ای مو
    • Headband به معنی هدبند
    • Comb به معنی شانه
    • Hair straightener به معنی صاف کننده مو
    • Detangling brush به معنی برس باز کننده گره مو
    • Hair scarf به معنی روسری مو
    • Sectioning clips به معنی کلیپس تقسیم‌بندی مو
    • Round brush به معنی برس گرد
    • Teasing comb به معنی شانه پوش مو
    • Banana clip به معنی کلیپس موزی
    • Heat protectant spray به معنی اسپری محافظ حرارت مو
    • Hair extensions به معنی اکستنشن مو
    • Velcro rollers به معنی بیگودی ولکرو
    • Diffuser به معنی دیفیوزر سشوار

    افعال انگلیسی مرتبط با مو

    علاوه بر تمام اصطلاحاتی که در مطالب فوق در رابطه با انواع مدل مو و ابزارهای آن ذکر کردیم، برای ارائه انواع مدل‌های مو در زبان انگلیسی برخی اصطلاحات خاص نیز به کار می‌رود. شناخت این اصطلاحات می‌تواند به شما کمک کند تا مکالمه با آرایشگر خود را بهتر درک کنید. برخی از این عبارات کاربردی به شرح زیر هستند.

    فعل انگلیسی ترجمه فارسی مثال انگلیسی ترجمه مثال
    To shampoo hair شامپو کردن مو She shampoos her hair every morning. او هر صبح موهایش را شامپو می‌کند.
    To wash hair شستن مو She likes to wash her hair every other day. او دوست دارد یک روز در میان موهایش را بشوید.
    To color hair رنگ کردن مو She plans to color her hair a new shade next week. او قصد دارد هفته آینده موهایش را رنگ کند.
    To dye hair رنگ کردن مو She dyed her hair a vibrant red. او موهایش را به رنگ قرمز زنده درآورد.
    To tint hair رنگ زدن مو She tinted her hair with a subtle pink hue. او موهایش را با رنگ صورتی ملایمی رنگ زد.
    To cut hair کوتاه کردن مو He needs to cut his hair before the party. او باید قبل از مهمانی موهایش را کوتاه کند.
    To trim hair مرتب کردن مو She trims her hair every few weeks to maintain its shape. او هر چند هفته یک‌بار موهایش را مرتب می‌کند تا شکلش حفظ شود.
    To brush hair برس زدن مو She brushes her hair before going out. او قبل از بیرون رفتن موهایش را برس می‌زند.
    To comb hair شانه زدن مو He always combs his hair neatly before work. او همیشه قبل از کار موهایش را مرتب شانه می‌کند.
    To braid hair بافتن مو She braided her hair for a casual look. او موهایش را برای ظاهری ساده بافت.
    To do hair انجام دادن مو She likes to do her hair differently for each occasion. او دوست دارد برای هر مناسبت موهایش را به شکل متفاوتی درست کند.
    To set hair تنظیم کردن مو She set her hair in curls for the wedding. او موهایش را برای مراسم عروسی فر کرد.
    To style hair حالت دادن به مو He likes to style his hair with gel for a sleek look. او دوست دارد موهایش را با ژل حالت دهد تا ظاهری براق داشته باشد.

    در این مطلب از وبسایت انگلیش توربو، با اصطلاحات مهم مربوط به انواع مدل‌های مو به زبان انگلیسی آشنا شدید. این واژگان نه‌تنها به شما کمک می‌کنند تا مدل موی دلخواهتان را به‌راحتی به آرایشگر خود توضیح دهید، بلکه می‌توانید از منابع آموزشی و ویدیوهای مرتبط با مو به زبان انگلیسی بهره بیشتری ببرید. همچنین با یادگیری این اصطلاحات، مکالمات روزمره درباره مو را بهتر درک خواهید کرد و در تعاملات خود اعتماد به‌نفس بیشتری خواهید داشت.

    اشتراک گذاری مقاله در شبکه‌های اجتماعی

    میزان رضایت کاربران از این مقاله
    میزان رضایت کاربران از این مقاله
    3.7/5 - (3 امتیاز)

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *