روشهای مختلفی برای برش دادن یک زبان وجود دارد. شما میتوانید یک جمله را به عبارات، کلمات، صداها و حروف تقسیم کنید. علاوه بر این، یک دسته بندی کمی سختتر برای تعریف وجود دارد: شمارش سیلاب در زبان انگلیسی. اینها نیز مانند اتمهای زبان هستند، اما به این راحتی نمیتوان آنها را به این معنا که یک سیلاب به پایان میرسد و دیگری شروع میشود، تعریف کرد.
در اینجا، ما یک مطلب سریع برای چیستی syllable در انگلیسی و همچنین نحوهی شمارش آنها جمع آوری کردهایم. چه در حال کار بر روی شعر باشید یا فقط سعی کنید یک زبان را بفهمید، سیلاب در زبان انگلیسی مفید خواهند بود.
هجا یا همان سیلاب یک واحد اصلی صدا است که یک کلمه را میتوان به آن تقسیم کرد. در حالی که کلمات تک هجایی زیادی وجود دارد، یک هجا لزوماً معنایی ندارد. به عنوان مثال، دو هجای autumn – “au” و “tumn” هیچ ارتباط خاصی با کلمه بزرگتر ندارند. برخی از اولین سیستمهای نوشتاری هجا بودند، به این معنی که هر نماد در یک هجا قرار میگرفت. زبانهای نوشتاری مانند ژاپنی و چروکی هنوز از هجا استفاده میکنند.
یک سیلاب در زبان انگلیسی دارای سه قسمت اصلی است که دو قسمت آن اختیاری است.
معمولاً یک consonant cluster یا consonant (اگرچه میتواند مصوت نیز باشد، مانند کلمه “usual”) است که اولین صدای در هجا است. در انگلیسی، اختیاری است، اگرچه در برخی از زبانها همیشه شروعی وجود دارد؛ در کلمات زیر onset مشخص شده است:
Nucleus بخش اجباری یک syllable در انگلیسی است که تقریبا همیشه یک مصوت است. در مثالهای زیر nucleus مشخص شده است:
همانطور که ممکن است حدس بزنید، این cluster در انتهای هجا آمده است. در زبان انگلیسی، coda نیز اختیاری است. هجای coda را هجای بسته و هجایی که coda نداشته باشد را هجای باز میگویند. در مثالهای زیر coda مشخص شده است:
Nucleus و coda گاهی اوقات در چیزی به نام “rhyme” ترکیب میشوند. اگر شروع به مطالعه واج شناسی کرده باشید، همچنین خواهید آموخت که مدلهای مختلفی برای شکستن یک سیلاب در زبان انگلیسی وجود دارد، اما این نسخه ساده احتمالاً تمام چیزی است که برای یادگیری زبان نیاز دارید.
تمرینی به دانش آموزان جوان آموزش داده میشود که به آنها کمک میکند تعداد هجاها را در یک کلمه بشمارند. بالای دست خود را تا پایین چانه نگه دارید و تعداد دفعات باز شدن دهان خود را بشمارید:
“room” (یک بار), “locker” (دو بار) و “prestidigitation” (شش بار).
در زبان انگلیسی نوشتاری، شمارش هجاها کمی دشوارتر است. از آنجایی که انگلیسی تاثیرات بسیار زیادی دارد – این یک زبان ژرمنی با کلماتی است که از فرانسوی، لاتین، عربی و بسیاری از زبانهای دیگر قرض گرفته شده است – هیچ روش منظمی برای املای کلمات وجود ندارد.
کلمهی “squirreled” ده حرف دارد اما فقط یک هجا در صورتی که کلمهی “Ohio” چهار حرف دارد اما سه سیلاب دارد.
یکی دیگر از روشهای شمارش سیلاب در زبان انگلیسی که برخی افراد توصیه میکنند، شمارش حروف صدادار است. باز هم، این لزوما بهترین روش برای انگلیسی نوشتاری نیست.
“Pain”، “care” و “beau” همگی مصوتهای متعددی دارند اما فقط یک هجا دارند. همچنین کلمات نادری مانند “prism” و “dirndl” وجود دارد که فقط یک مصوت دارند، اما با دو هجا تلفظ میشوند (schwa در کلام نوشته شده وجود ندارد)
بنابراین این روشها در بسیاری از موارد جواب میدهند، اما زمانی که با کلمات گفتاری سروکار دارید به جای نوشتهها، شمارش هجاها همیشه آسانتر خواهد بود.
تفکیک زبانهای دیگر به هجاها تا حدودی آسانتر است. به عنوان مثال، زبان هاوایی هیچ coda ندارد، به این معنی که یک هجا فقط یک یا دو قسمت ممکن دارد، و بنابراین تشخیص اینکه هر هجا کجا شروع و پایان مییابد آسانتر است. هر زبان قواعد تلفظ و ویژگیهای خاص خود را دارد، بنابراین هنگام یادگیری باید به آن توجه کنید.
وقتی در حال یادگیری یک زبان جدید هستید، ممکن است هجاها اولین چیزی نباشند که به آن فکر میکنید. چند مورد وجود دارد که باید در مورد هجاهای یک کلمه فکر کنید.
اولی مربوط به جایی است که استرس در یک کلمه قرار میگیرد. به عنوان مثال، در زبان اسپانیایی، قوانین واضحی وجود دارد که هجا برای آنها تاکید میشود. توانایی تجزیه سریع یک کلمه به هجاها برای فهمیدن تمام استرس ها ضروری است. به طور مشابه در زبانهای آهنگین، شما همچنین باید بتوانید هجاها را تشخیص دهید، زیرا آهنگها روی هجاهای جداگانه قرار میگیرند.
از جنبه هنریتر، هجاها برای شعر و موسیقی بسیار مهم هستند. برای اینکه دو سطر به درستی قافیه شوند، معمولاً باید تعداد هجاهای یکسانی داشته باشند. اشکال شعری نیز وجود دارد که تعداد هجاهای خاصی را تعیین میکند. به عنوان مثال، غزلهای شکسپیر در هر سطر دارای 10 هجا هستند و تاکید بر روی آن هجاها نیز برای اجرای صحیح شعر مهم است.
هایکوی ژاپنی همچنین به تعداد هجاهایی که استفاده میشود توجه زیادی میکند، اگرچه از نظر فنی تمرکز بیشتر روی موراها است، که واحدی از صدا هستند که میتوانند کوچکتر از یک هجا باشند. (بدون پرداختن به جزئیات زیاد، هجاهای با مصوت کوتاه یک مورا دارند در حالی که هجاهای با مصوت بلند دو هجا دارند.) هجاها ریتم زبان را تشکیل میدهند، بنابراین حتی در نوشتارهای غیر شاعرانه، نویسندگان ممکن است آنها را مورد توجه قرار دهند.
به طور کلی، تلفظ شما در یک زبان جدید به درک شما از هجاها و نحوه ترکیب آنها برای تشکیل کلمات و جملات بستگی دارد. اگر با یک کلمه مشکل دارید، فقط برای شکستن آن وقت بگذارید، محل استرس را پیدا کنید و هر بار به یک هجا بروید.
زبان رو بهصورت ساده، روان و کاربردی همراه با فان و سرگرمی یاد بگیر.
درصد مطالعه مقاله