هنگامی که با یک کلمه روبرو میشوید، ممکن است احساسات مثبت، منفی یا خنثی داشته باشید. احساسات شما به معنای ضمنی (Connotation) دلالت دارد، یعنی تعریفی که وقتی کلمه را در پیامی میخوانید یا در طول مکالمه میشنوید، با آن مرتبط میکنید. یادگیری نحوهی استفاده از معنای ضمنی (Connotation) در محل کار میتواند به شما کمک کند الگوهای ارتباطی خود را جذابتر و متقاعدکنندهتر کنید و میتوانید زمینه پیامهای خود را برای شنوندگان روشن کنید.
در این مطلب، تعریف و انواع معنای ضمنی (Connotation) را توضیح میدهیم، چرایی اهمیت آن را توضیح میدهیم و مثالهایی از استفاده از آن در متن و مکالمات ارائه میدهیم تا آن را بهتر درک کنید.
معنای ضمنی (Connotation) کلمهای است که شامل احساسات شخصی میشود. معنای ضمنی (Connotation) شامل تجربیاتی است که ممکن است با شنیدن یک کلمه با آن ارتباط برقرار کنید. هر فردی ممکن است بر اساس پیشینه و شیوهی تفکر خود معانی متفاوتی برای یک کلمه داشته باشد، در حالی که معنای ضمنی (Connotation) یکسان باقی میماند.
به عنوان مثال، معنی کلمه “school” ممکن است ساختمانی باشد که دانش آموزان مفاهیم جدید را در آن یاد میگیرند. معنای ضمنی (Connotation) مدرسه ممکن است موقعیتی باشد که دانش آموز بتواند دوستان خود را ببیند.
انواع مختلفی از معنای ضمنی (Connotation) وجود دارد که میتواند احساسات مختلفی را در بین خوانندگان و شنوندگان برانگیزد. آنها عبارتند از:
معنای ضمنی (Connotation) مثبت: یک کلمه باعث ایجاد احساسات مثبت در بین شنوندگان یا خوانندگان میشود. به عنوان مثال، وقتی شخصی را به عنوان “پیر” توصیف میکنید، مخاطبان شما ممکن است از او به عنوان فردی عاقل و شجاع برای داشتن زندگی طولانی تعبیر کنند.
معنای ضمنی (Connotation) منفی: یک کلمه احساسات منفی را در بین اعضای مخاطب برمیانگیزد. به عنوان مثال، سایر شنوندگان ممکن است یک فرد «پیر» را به عنوان فردی بیکفایت یا نیاز به کمک ببینند، زیرا به اندازه گذشته جوان نیستند.
معنای ضمنی (Connotation) خنثی: یک کلمه هیچ ارتباط مثبتی ندارد، اما هیچ ارتباط منفی نیز ندارد. به عنوان مثال، برخی از شنوندگان یا خوانندگان ممکن است یک فرد «پیر» را فردی ببینند که عمر طولانی داشته و ممکن است به اندازه کافی بزرگ باشد که پدربزرگ و مادربزرگ شود.
در اینجا دلایلی وجود دارد که می تواند اهمیت معنای ضمنی (Connotation) را در آثار مکتوب و تعاملات در محل کار نشان دهد:
استفاده از معنای ضمنی (Connotation) در نوشتار خود میتواند تجسم موقعیتی را که در متن توصیف میکنید برای خوانندگان آسانتر کند. همچنین میتواند کلمات شما را جذابتر و به یاد ماندنیتر کند، که میتواند علاقه خوانندگان شما را حفظ کند و احتمال آنها را افزایش دهد که دعوت به اقدامی را که شما در قطعه وارد کردهاید دنبال کنند.
برای مثال، اگر یک جفت کفش را تبلیغ میکنید، ممکن است در توضیحات محصول بنویسید که پوشیدن کفشها میتواند باعث شود مشتری سبک زندگی لوکسی داشته باشد. مشتریان ممکن است با مفهوم لوکس ارتباط مثبت داشته باشند که آنها را تشویق به خرید محصول میکند.
معنای ضمنی (Connotation) همچنین میتواند در خطوط داستانی مانند کتابهای داستانی مفید باشند. اگر رماننویس هستید، ممکن است هدفتان این باشد که احساسات خوانندگانتان را نسبت به شخصیتهای داستانتان کنترل کنید. توصیف آنها با تداعیهای خاص میتواند آن احساسات را ایجاد کند و به آنها اجازه میدهد شخصیتها را به شکلی که شما در نظر دارید تصویر کنند.
به عنوان مثال، اگر یک آنتاگونیست در داستان دارید، ممکن است از کلماتی استفاده کنید که مفاهیم منفی دارند که باعث میشود خوانندگان آن شخصیت را دوست نداشته باشند. برای قهرمان خود، میتوانید از کلماتی با مفاهیم مثبت استفاده کنید تا خوانندگان را برای پیروزیهای شخصیت تشویق کنند.
استفاده از مفاهیم مثبت و منفی در نوشتار خود میتواند کلمات شما را متقاعد کنندهتر کند. شما میتوانید به مخاطبان خود کمک کنید تا برداشتهایی ایجاد کنند که میتواند بر اقدامات آنها تأثیر بگذارد. متقاعد کردن مخاطبان برای موافقت با پیامهای شما ممکن است این احتمال را افزایش دهد که آنها بتوانند از شرکتی که در آن کار میکنید حمایت کنند یا برای خواندن بیشتر کارهای شما مشترک شوند.
به عنوان مثال، اگر در حال تبلیغ یک محصول هستید، ممکن است هدف شما ایجاد مفاهیم منفی غیرقانونی برای یک برند رقیب و معنای ضمنی (Connotation) مثبت برای برندی باشد که نماینده آن هستید. همچنین میتوانید از معنای ضمنی خنثی استفاده کنید تا مخاطب را بدون دخالت در احساسات آنها مطلع کنید.
درک مفاهیم میتواند وضوح پیام شما را افزایش دهد. شما میتوانید آنچه را که میخواهید بگویید و چگونه میخواهید آن را دقیقاً به روشی که در نظر دارید، بیان کنید. مخاطبان شما همچنین میتوانند پیام شما را به درستی تفسیر کنند، که میتواند از سردرگمی جلوگیری کند و شما را قادر میسازد تا روابط مثبت را در محل کار حفظ کنید.
به عنوان مثال، اگر در مورد همکار خود تحسین عمومی میکنید، ممکن است از استفاده از کلمه “طمع” خودداری کنید زیرا مفهوم منفی دارد. در عوض، شما از کلمه “جاه طلب” استفاده میکنید زیرا معنای مثبتی دارد و نشان دهنده تعهد همکار به نقش خود در شرکت است.
در اینجا نمونههایی از معنای ضمنی است که میتواند به شما کمک کند هنگام برقراری ارتباط از آن به طور موثر استفاده کنید:
در اینجا نمونهای از این است که چگونه تغییر Connotation میتواند یک نامزد شغلی را قادر سازد تا در طول جستجوی نقش بعدی خود، قصد خود را بهتر بیان کند:
A professional attends an interview for a sales representative position. The interviewer notices the candidate worked in her last role for only six months. He asks about the circumstances that led to her departure so soon. The candidate wants to clarify that she left her former employer voluntarily, but she also wants to emphasize that she can commit to one role and company.
او از استفاده از کلمه “quit” اجتناب میکند، زیرا معتقد است ممکن است مفاهیم منفی داشته باشد، به این معنی که او در مورد شرکتی که او را استخدام کرده بد صحبت میکند. همچنین ممکن است نشان دهنده این باشد که او بدون اعلام قبلی رفته است. در عوض، او میگوید که “resigned”، که به این معنی است که او از راههای مناسب برای ترک سمت عبور کرده است، و این کلمه ممکن است معنای ضمنی (Connotation) خنثی داشته باشد.
در اینجا مثالی از استفاده از کلمات با Connotation مثبت در محتوای تبلیغاتی برای تشویق مصرف کنندگان برای اقدام به نفع یک تجارت آورده شده است:
Advertising executives want to increase the number of users who download a mobile application. They use strategic adjectives in their commercials and social media advertisements to raise awareness about the benefits of downloading the product. In one post, they describe the program as “fast.”
تحقیقات بازار آنها به آنها کمک کرد تا کشف کنند که سرعت در فناوری معنای ضمنی مثبتی در بین کاربران احتمالی دارد. در کنار توانایی برای به دست آوردن نتایج سریع، مصرف کنندگان ممکن است معتقد باشند که محصول کاربر پسند و راحت است. استفاده مدیران از این صفت باعث افزایش سرسام آور دانلودها شد.
مثال زیر نشان میدهد که چگونه استفاده از کلمات خاص میتواند احساسات مختلف را در بین همکاران برانگیزد:
A supervisor wants to schedule a one-on-one meeting with a member of her team to discuss his job performance for the past six months. In an email, she asks if he’s available tomorrow to “talk.” Before sending the message, she realizes that the word “talk” may have negative connotations.
کارمند ممکن است در مورد جلسه عصبی شود، که میتواند بر دریافت بازخورد و انگیزه او برای تلاش برای بهبود تأثیر بگذارد. ناظر عبارت ایمیل را به “collaborate” تغییر میدهد، که ممکن است معنای ضمنی مثبت یا طبیعی برای کارمند داشته باشد. او ممکن است احساس کند که برای موفقیت در نقشش به کمک نیاز دارد. همچنین ممکن است در بیان ایدهها و نگرانیهای خود احساس راحتی بیشتری کند زیرا سرپرستش با او بهعنوان عضوی برابر در گفتگو رفتار میکند.
این مثال نشان میدهد که چگونه Connotation خنثی در آثار مکتوب تحقق مییابد:
A company aims to hire a talented professional for a new position. In the job description, the hiring manager explains why it’s rewarding to work at the company. She wants to include the exact salary range to attract more candidates, but the employer has yet to finalize their budget and wants to avoid committing to a range of figures, although the job is high-paying.
در عوض، مدیر استخدام حقوق را “competitive” توصیف میکند. او میداند که این اصطلاح میتواند مفاهیم مثبتی در میان نامزدهای شغلی داشته باشد که ممکن است پیشنهادات چندین شرکت را با هم مقایسه کنند. این نشان میدهد که شرکت مایل به مذاکره دربارهی حقوق است.
این مثال را شما بررسی کرده و پاسخ خود را برای ما کامنت کنید:
A university professor teaches her first class of the semester, which is when she reviews the content of the syllabus. One of the topics is her rules for turning in assignments past their original deadlines. She wants to emphasize that students can approach her with their concerns and receive extensions for the work if their excuses are legitimate. During the lecture, she explains that the deadlines are “flexible.”
در این مطلب سعی بر آن بود که با توضیح انواع معنای ضمنی، توضیحات کلی راجعبه آن و مثالهای کاربردی شما را با این موضوع مهم در زبان انگلیسی آشنا کنیم؛ سعی کنید در گفتار و نوشتار خود این مطلب را رعایت کنید چرا که باعث حرفهایتر شدن شما میشود.
زبان رو بهصورت ساده، روان و کاربردی همراه با فان و سرگرمی یاد بگیر.
درصد مطالعه مقاله