بدون حروف ربط در انگلیسی، شما مجبور خواهید بود هر ایده پیچیدهای را در یک سری جملات کوتاه و ساده بیان کنید؛ در این مطلب از انگلیش توربو به بررسی انواع مختلف حروف ربط در انگلیسی میپردازیم.
مواردی که در ادامه مشاهده خواهید کرد:
حروف ربط در انگلیسی کلماتی هستند که نقش اساسی در پیوند دادن اجزای مختلف جمله، از کلمات و عبارات گرفته تا جملات پیچیدهتر، ایفا میکنند. این حروف، اگر به درستی استفاده شوند، میتوانند به افزایش وضوح، انسجام و روانی جملات کمک کنند. همچنین، استفاده مناسب از حروف ربط باعث میشود که از تکرار بیمورد جملات کوتاه و مجزا جلوگیری کنید و نوشتههای خود را به یک سطح بالاتر از لحاظ زبانی ارتقا دهید.
به این چند مثال دقت کنید:
این حروف به شما این امکان را میدهند که اطلاعات بیشتری را بدون نیاز به جملههای جداگانه اضافه کنید، که این خود باعث افزایش روانی و پیوستگی متن میشود.
هنگام استفاده از حروف ربط در جملات خود، این موارد را در نظر داشته باشید.
Incorrect: I work quickly and careful.
یادگیری گرامر به شما کمک میکند تا مفاهیم زبان انگلیسی را به بهترین شکا ممکن یادبگیرید، به همین منظور پیشنهاد میکنیم دوره یادگیری زبان انگلیسی با پانتومیم را بخوانید.
کلمات ربط در انگلیسی، ابزارهایی قدرتمند برای پیوند دادن اجزای مختلف جملات هستند. این کلمات به نویسندگان و گویندگان این امکان را میدهند که ایدهها، افکار و اطلاعات را به شکلی منسجم و روان به هم متصل کنند. کلمات ربط در انگلیسی به دستههای مختلفی تقسیم میشوند که هرکدام نقش خاصی در جمله دارند و میتوانند معنی و مفهوم جمله را تغییر دهند.
حروف ربطی که علت یا دلیل وقوع یک اتفاق را توضیح میدهند، به شما کمک میکنند تا به طور شفاف علت اصلی یک رویداد را در جملات خود بیان کنید. این حروف ربط در نوشتن و صحبت کردن به شما امکان میدهند که منطق و علت وقایع را بهتر بیان کنید.
حرف ربط | توضیح | مثال | ترجمه به فارسی |
Because | بیانگر دلیل وقوع چیزی است. | She stayed home because she was sick. | او به دلیل بیمار بودن در خانه ماند. |
Since | معمولا به دلیل وقوع چیزی اشاره دارد که شناختهشده است. | Since it was late, we decided to stay home. | چون دیر وقت بود، تصمیم گرفتیم در خانه بمانیم. |
As | برای بیان دلیل وقتی که علت روشن است. | As it was raining, we took an umbrella. | چون باران میآمد، چتر برداشتیم. |
Due to | استفاده میشود برای اشاره به علت به شکلی رسمیتر. | The flight was canceled due to bad weather. | پرواز به دلیل بدی هوا لغو شد. |
Owing to | مشابه “Due to” و به معنای علت یا دلیل. | The game was postponed owing to rain. | بازی به دلیل باران به تعویق افتاد. |
این حروف ربط نتیجه یک عمل یا موقعیت خاص را نشان میدهند. با استفاده از این حروف ربط، میتوانید به وضوح نتیجه یا اثر یک رویداد را در جملات خود نشان دهید.
حرف ربط | توضیح | مثال | ترجمه به فارسی |
So | نشاندهنده نتیجهای است که از یک شرایط خاص حاصل شده است. | It was raining, so we stayed indoors. | باران میبارید، بنابراین داخل ماندیم. |
Therefore | به شکلی رسمیتر برای بیان نتیجه به کار میرود. | He didn’t study; therefore, he failed the exam. | او مطالعه نکرد؛ بنابراین، در امتحان مردود شد. |
Thus | نتیجه را با تاکید بیشتری بیان میکند. | She didn’t finish the project; thus, she missed the deadline. | او پروژه را تمام نکرد؛ از این رو، موعد مقرر را از دست داد. |
Consequently | برای بیان نتیجه یک رویداد یا شرایط به صورت رسمی. | The company lost a lot of money; consequently, they had to close down. | شرکت پول زیادی از دست داد؛ در نتیجه مجبور شدند تعطیل کنند. |
As a result | برای نشان دادن نتیجهای که از یک عمل ناشی میشود. | The road was icy; as a result, there were many accidents. | جاده لغزنده بود؛ در نتیجه، تصادفات زیادی رخ داد. |
این حروف ربط نشاندهنده تضاد بین دو ایده یا موقعیت هستند و به شما امکان میدهند تا تفاوتها و تناقضات را در جملات خود به طور دقیق بیان کنید.
حرف ربط | توضیح | مثال | ترجمه به فارسی |
But | برای نشان دادن تضاد مستقیم بین دو ایده. | She is rich, but she is not happy. | او ثروتمند است، اما خوشحال نیست. |
However | برای بیان تضاد با تاکید بیشتر. | It was cold; however, we went swimming. | هوا سرد بود؛ با این حال، ما به شنا رفتیم. |
Although | برای نشان دادن تضاد در حالی که دو جمله به هم مرتبط هستند. | Although it was raining, they played outside. | با وجود باران، آنها بیرون بازی کردند. |
Though | مشابه “Although” اما بیشتر در زبان محاوره استفاده میشود. | Though she was tired, she kept working. | با اینکه خسته بود، به کار ادامه داد. |
Yet | برای نشان دادن تضاد غیرمنتظره. | He has a good job, yet he’s always broke. | او شغل خوبی دارد، اما همیشه بیپول است. |
Despite | برای بیان تضاد با تاکید بر شرایط مخالف. | Despite the rain, the event was a success. | علیرغم باران، رویداد موفقیتآمیز بود. |
In spite of | مشابه “Despite” و با معنای مشابه. | In spite of his efforts, he didn’t pass the exam. | با وجود تلاشهایش، در امتحان قبول نشد. |
این حروف ربط برای بیان شرایط استفاده میشوند و به شما امکان میدهند که شرایط لازم برای وقوع یک رویداد را در جملات خود بیان کنید.
حرف ربط | توضیح | مثال | ترجمه به فارسی |
If | برای بیان یک شرط معمولی. | I’ll go if it stops raining. | اگر باران بند بیاید، میروم. |
Unless | برای بیان یک شرط منفی. | I won’t go unless you come with me. | نمیروم مگر اینکه تو هم با من بیایی. |
Provided that | برای بیان شرط در شرایط خاص. | You can borrow the car provided that you return it by 6 PM. | میتوانی ماشین را قرض بگیری به شرطی که تا ساعت ۶ بازگردانی. |
As long as | برای بیان شرط در طول یک مدت زمان مشخص. | You can stay as long as you like. | میتوانی هر چقدر که بخواهی بمانی. |
In case | برای بیان احتیاط در صورت وقوع یک رویداد. | Take an umbrella in case it rains. | یک چتر بردار، در صورتی که باران بیاید. |
این حروف ربط هدف یا قصد انجام یک عمل را نشان میدهند و به شما کمک میکنند تا هدف اصلی یک عمل را در جملات خود بیان کنید.
حرف ربط | توضیح | مثال | ترجمه به فارسی |
To | برای بیان هدف به صورت مختصر. | She studies to pass the exam. | او درس میخواند تا در امتحان قبول شود. |
In order to | برای بیان هدف به صورت رسمیتر و دقیقتر. | She studies hard in order to pass the exam. | او سخت درس میخواند تا در امتحان قبول شود. |
So that | برای بیان هدف در جملات پیچیدهتر. | He left early so that he could catch the train. | او زودتر رفت تا بتواند قطار را بگیرد. |
For the purpose of | برای بیان هدف با تاکید بیشتر. | She moved to the city for the purpose of finding a better job. | او به شهر نقل مکان کرد تا شغل بهتری پیدا کند. |
این حروف ربط برای افزودن اطلاعات بیشتر استفاده میشوند و به شما امکان میدهند که جزئیات بیشتری را بدون تکرار جملهها به متن خود اضافه کنید.
حرف ربط | توضیح | مثال | ترجمه به فارسی |
And | برای افزودن اطلاعات یا ایدههای مشابه. | He is smart and hardworking. | او باهوش و سختکوش است. |
Moreover | برای اضافه کردن اطلاعات با تاکید بیشتر. | She is talented; moreover, she is very humble. | او با استعداد است؛ علاوه بر این، بسیار فروتن است. |
Furthermore | برای افزودن اطلاعات با تاکید رسمیتر. | The project was successful; furthermore, it was completed ahead of schedule. | پروژه موفق بود؛ علاوه بر این، زودتر از موعد مقرر تکمیل شد. |
In addition | برای اضافه کردن اطلاعات به صورت رسمی. | He is kind; in addition, he is generous. | او مهربان است؛ علاوه بر این، سخاوتمند است. |
Also | برای افزودن اطلاعات به صورت غیر رسمیتر. | She is a great singer and also a good dancer. | او خوانندهای عالی و همچنین رقصندهای خوب است. |
Besides | برای اضافه کردن اطلاعات با تاکید بیشتر. | Besides being a good teacher, he is a great mentor. | علاوه بر اینکه معلم خوبی است، راهنمای بزرگی نیز هست. |
این حروف ربط برای مقایسه دو یا چند چیز استفاده میشوند و به شما امکان میدهند که شباهتها و تفاوتها را در جملات خود بیان کنید.
حرف ربط | توضیح | مثال | ترجمه به فارسی |
Like | برای مقایسه و نشان دادن شباهت | She sings like a professional. | او مثل یک حرفهای میخواند. |
As | برای مقایسه با تاکید بیشتر. | He works as efficiently as a machine. | او به همان اندازه کارآمد کار میکند که یک ماشین. |
Similarly | برای بیان شباهت بین دو چیز. | She speaks Spanish; similarly, her sister speaks French. | او اسپانیایی صحبت میکند؛ به همین ترتیب، خواهرش فرانسوی صحبت میکند. |
In the same way | برای نشان دادن شباهت در عمل یا نتیجه. | He solved the problem in the same way that I did. | او مشکل را به همان روشی که من حل کردم، حل کرد. |
Than | برای مقایسه دو چیز با تاکید بر تفاوت. | She is taller than her brother. | او از برادرش قد بلندتر است. |
این حروف ربط نشاندهنده زمانی هستند که یک اتفاق میافتد و به شما امکان میدهند که ترتیب زمانی رویدادها را در جملات خود نشان دهید.
حرف ربط | توضیح | مثال | ترجمه به فارسی |
When | برای بیان زمانی که یک اتفاق میافتد. | I will call you when I arrive. | وقتی رسیدم با تو تماس میگیرم. |
While | برای بیان وقوع دو اتفاق همزمان | She was reading while he was cooking. | او در حالی که او آشپزی میکرد، مطالعه میکرد. |
As soon as | برای بیان اولین فرصت پس از وقوع یک رویداد | I’ll let you know as soon as I hear anything. | به محض اینکه چیزی بشنوم، به تو اطلاع خواهم داد. |
Before | برای بیان یک رویداد که قبل از دیگری اتفاق میافتد | Finish your homework before you go out. | قبل از اینکه بیرون بروی، تکالیفت را تمام کن. |
After | برای بیان یک رویداد که پس از دیگری اتفاق میافتد | We’ll leave after the movie ends. | پس از اتمام فیلم، میرویم. |
Since | برای بیان زمان آغاز یک عمل یا رویداد | I’ve been here since 8 AM. | از ساعت ۸ صبح اینجا بودهام. |
Until | برای بیان پایان یک عمل یا رویداد | Wait here until I come back. | اینجا منتظر بمان تا برگردم. |
این حروف ربط برای ارائه مثالها استفاده میشوند و به شما امکان میدهند که موارد خاصی را برای توضیح بهتر ایدهها و مفاهیم در جملات خود بیاورید.
حرف ربط | توضیح | مثال | ترجمه به فارسی |
For example | برای ارائه یک مثال مشخص. | Many fruits are rich in vitamins; for example, oranges are high in vitamin C. | بسیاری از میوهها سرشار از ویتامینها هستند؛ به عنوان مثال، پرتقالها حاوی ویتامین C بالایی هستند. |
For instance | مشابه “For example” و برای ارائه نمونه. | He enjoys outdoor activities; for instance, hiking and cycling. | او از فعالیتهای بیرون از خانه لذت میبرد؛ برای مثال، پیادهروی و دوچرخهسواری. |
Such as | برای ارائه مثالها به صورت فهرستوار. | She likes citrus fruits, such as oranges and lemons. | او میوههای مرکبات را دوست دارد، مانند پرتقال و لیمو. |
جمعبندی
در این مطلب از انگلیش توربو تلاش بر این بود که حروف ربط در انگلیسی را به همراه مثال برای شما ارائه دهیم تا بتوانید هم در استفادهی روزانه و هم در آزمونها بینالمللی بهترین نتیجه را بگیرید.
زبان رو بهصورت ساده، روان و کاربردی همراه با فان و سرگرمی یاد بگیر.
درصد مطالعه مقاله