کلمات پرکننده (فیلر) در زبان انگلیسی به پرکردن مکثها و فضاهای خالی در مکالمات کمک میکنند، زمانی که به این فکر میکنیم که بعداً چه بگوییم یا چگونه به یک سوال پاسخ دهیم.
بسیاری از زبانشناسان استفاده از کلمات پرکننده را نشانهای از واژگان ناکافی میدانند، اما اغلب این کلمات به «سبک» گفتار افراد تبدیل میشوند، زیرا توسط افرادی استفاده میشوند که هیچ مشکلی در روان صحبت کردن ندارند.
کلمات پرکننده در واقع کارکرد روانی مهمی را انجام میدهند. بالاخره گاهی باید فکر کرد یا جواب تقریبی داد. ما ربات هایی نیستیم که بتوانیم به سرعت پاسخ صحیح را دریافت کنیم.
در این مقاله به چهارده کلمه پرکننده در زبان انگلیسی که اغلب توسط انگلیسی زبانان بومی و غیربومی استفاده میشوند، نگاهی میاندازیم.
Well
این کلمه پرکننده میتواند به شکل های مختلفی استفاده شود که اغلب برای به دست آوردن زمان، یا جمع آوری افکار و ایدهها میباشد.
Well, I guess $20 is a good price for a pair of jeans.
همچنین میتوانید از آن برای مکث در جمله استفاده کنید:
The apples and cinnamon go together like, well, apples and cinnamon.
شما حتی میتوانید از این کلمه برای طفره رفتن استفاده کنید:
Well… fine, you can borrow my car.
Wow
این یک حرف ندا در انگلیسی است که گاهی اوقات که هیچ کلمه دیگری پیدا نمیکنید استفاده میشود. به عنوان مثال، دوست شما یک جفت کفش جدید خرید و وقتی آنها را به شما نشان میدهد (از آنها خوشتان نمیآید) میگویید: «واو!» که از آسیب رساندن به احساسات او جلوگیری شود. اما کلمه wow برای بیان انواع احساسات نیز استفاده میشود. میتواند بیانگر شگفتی، تعجب، خوشحالی و یا هیجان باشد.
A: Hey, look at my new shoes!
B: [in a way he doesn’t like] Wow! They’re…. They’re great!
Okay
همه افراد این عبارت را که برای ابراز موافقت به کار میرود، میشناسند. این کلمه به طور مکرر هم در گفتار و هم در نوشتار استفاده میشود. در نوشتن، گاهی اوقات به شکل OK کوتاه میشود.
I mean, OK (= I accept that), I wasn’t exactly polite to him, but I don’t think I was that rude!
No way
این عبارت مناسب استفاده در زمانی است که از چیزی شوکه شده اید، و نمیتوانید کلمات مناسب را پیدا کنید، یا باور کردن چیزی که دیدهاید یا شنیدهاید بسیار دشوار است!
A: They came all this way on their bikes.
B: No way! They must be exhausted!
Tell me Something
اگر میخواهید یک سوال مستقیم بپرسید (اغلب با ماهیت شخصی)، میتوانید از این عبارت به عنوان راهی برای معرفی سوال استفاده کنید. به طور مثال:
…Ann, tell me something, how much money do you make?
You see
این عبارت در انگلیسی عملاً معنایی ندارد. این یک عبارت پرکنندهی اصیل است. گاهی اوقات از آن در ارتباط با فکری استفاده میشود که فکر نمیکنید شخصی که با او در حال صحبت هستید، متوجه آن شود یا از آن آگاه باشد.
I was going to try the app, but you see, I ran out of space on my phone.
By the way
این کلمه پرکننده به معنای «راستی، اتفاقاً» میباشد و برای مطرح کردن یک موضوع جزئی استفاده میشود که مستقیماً به موضوع مورد بحث مرتبط نیست.
I think we’ve discussed everything we need to – by the way, what time is it?
Exactly
این کلمه پرکننده یک مکث در مکالمه را پر میکند و برای ابراز موافقت با شخصی که با او صحبت میکنید استفاده میشود. میتوان از آن به جای کلماتی مثل «بله Yeah» یا «شما درست میگویید، حق با شماست You’re right» استفاده کرد.
To be honest
هنگامی که پاسخ دادن به یک سوال برای شما ناراحت کننده است، یا خیلی ساده اصلاً نمیخواهید جواب دهید، بهترین انتخاب برای شما استفاده از این عبارت است. به عنوان مثال، به مکالمه زیر توجه کنید:
A: …Ann, tell me something, how much money do you make?
B: To be honest, not as much as I made at my previous job.
You know
این عبارت حقیقتاً یک پرکننده است و البته معنایی ندارد، اما اغلب توسط افراد بومی استفاده میشود.
Well I just thought, you know, I’d better agree to it.
Certainly
این کلمه پرکننده در حین مکالمه با شخص دیگری به کار میرود که به اون نشان میدهید که با او موافق هستید یا به حرف های او گوش میدهید. همچنین بجای کلمه «بله Yes» استفاده میشود و البته از کلمه Yes قوی تر است.
Um/er/uh
این ها معمولا برای تردید استفاده میشوند. مثل مواقعی که جواب را نمیدانید یا مایل به پاسخگویی نیستید.
Um, er, I uh thought the project was due tomorrow, not today.
و ضمناً نیازی به استفاده همه آن ها با هم نیست و میتوانند به صورت تکی استفاده شوند:
Umm… I like the yellow dress better!
Hmm
«Hmm» یک صدای متفکرانه است و نشان می دهد که شما در حال فکر کردن یا تصمیم گیری در مورد چیزی هستید.
Hmm, I like the pink bag but I think I’ll buy the black one instead.
Basically
آخرین کلمه پرکننده در لیست ما، اغلب در حین یک مکالمه طولانی یا یک ارائه به منظور ایجاد مکث استفاده میشود تا گوینده بتواند افکار خود را سازماندهی یا جمع کند.
Basically, the last Batman movie was exciting!
البته استفاده بیش از حد از این کلمات باعث میشود که شنونده کمی احساس ناراحتی کند و به احتمال زیاد از شما خواسته میشود که صحبت های خود را واضح بیان کنید. با این حال، میتوانید از آن ها به قدری استفاده کرد، زیرا میتوانند به شما در صحبت کردن و روان نگه داشتن مکالمه کمک کنند.
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است، و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز، و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد،
درصد مطالعه مقاله