• انگلیش توربو
  • ۱۴۰۳/۰۲/۱۶
  • ۱۰ دقیقه
  • ۰ دیدگاه

7 تا از اصطلاحات جایگزین “I forgot” در زبان انگلیسی

در زندگی روزمره‌مان اغلب با تجربه‌هایی روبرو می‌شویم که ممکن است بعداً به یادمان نیاید. در این مقاله به بررسی اصطلاحات و عبارت‌هایی خواهیم پرداخت که مرتبط با این موضوع هستند و نیز راهکارهایی برای بهبود حافظه را بررسی خواهیم کرد.

ر زبان انگلیسی برای بیان فراموشی می‌توانیم از عبارات مختلفی استفاده کنیم. بعضی از این عبارات عبارتند از:

I forgot.

It slipped my mind.

It escaped me.

It’s on the tip of my tongue.

I can’t recall.

I drew a blank.

روش‌های بیان فراموشی

برخی از روش‌های بیان فراموشی در زبان انگلیسی عبارتند از استفاده از فعل “forget” به همراه شیء مورد نظر و همچنین استفاده از عباراتی مانند “I can’t remember” و “I don’t remember”. همچنین، می‌توان از ساختارهای گذشته استفاده کرد، مانند “I forgot to bring my keys” یا “I couldn’t recall her name”.

 ما چیزها را به روش‌های مختلف فراموش می‌کنیم، و در زبان انگلیسی عبارات مختلفی وجود دارد که می‌توانید برای بیان اینکه چیزی را فراموش کرده‌ایم، استفاده کنیم. در ادامه 7 تا از اصطلاحات جایگزین “I forgot” در زبان انگلیسی را برای شما آورده‌ایم.

7 تا از اصطلاحات جایگزین “I forgot” در زبان انگلیسی

 

“I lost my train of thought.”

معنی: 

lose your train of thought:


درست در وسط فکر کردن به آن چیزی را که به آن فکر می‌کردید فراموش کنید؛ یا به عبارتی دیگر رشته کلام از دستتان در رود. 

مثال: 

What was I saying? I lost my train of thought.

I was in the middle of telling a story, but the phone rang and I lost my train of thought.

“It slipped my mind.”

معنی: 

slip one’s mind:

چیزی را فراموش کردن. 

مثال: 

I can’t believe I forgot her birthday. It completely slipped my mind!

We had a meeting at 1pm today. Did it slip your mind?

He forgot to get some milk at the grocery store. I guess it just slipped his mind.

نکته‌ی تلفظی: به یاد داشته باشید، -ed در/  slipped  / t تلفظ می‌شود. -ed به عنوان یک هجای جداگانه تلفظ نمی‌شود. 

“It’s on the tip of my tongue!”

معنی: 

be on the tip of one’s tongue:

یکی دیگر از اصطلاحات جایگزین “I forgot” در زبان انگلیسی شما می‌دانید که چیزی را می‌دانید، اما در آن لحظه نمی‌توانید آن را به خاطر بیاورید؛ به عبارتی دیگر، نوک زبانتان است. 

مثال:

I know this! I know this! It’s on the tip of my tongue! His name is … oh, I can’t remember!

Wait. Don’t tell me. I know this song. The name is on the tip of my tongue!

7 تا از اصطلاحات جایگزین "I forgot" در زبان انگلیسی

“It doesn’t ring a bell.”

معنی: 

ring a bell:

چیزی آشنا است، اما شما نمی‌توانید آن را به طور کامل به خاطر بیاورید. 

مثال: 

His name rings a bell, but I can’t remember what he looks like.

Have you seen that new TV show, the one about the married couple?
+ It doesn’t ring a bell.

“It went in one ear and out the other.”

معنی: 

go in one ear and out the other:


یکی دیگر از اصطلاحات جایگزین “I forgot” در زبان انگلیسی چیزی را به محض شنیدن فراموش کردن، چیزی را به سرعت فراموش کردن. 

مثال: 

He told me his name, but it went in one ear & out the other.

She won’t remember. Everything you tell her goes in one ear and out the other!

I’m sorry. I didn’t hear what you said. It went in one ear and out the other. I’m very distracted today.

“Can you refresh my memory?”

معنی: 

refresh one’s memory:


به کسی کمک کنید چیزی را به خاطر بیاورد. 

مثال: 

It doesn’t ring a bell. Can you refresh my memory?

I have to read my notes again from the previous meeting to refresh my memory.

You don’t remember me? Let me refresh your memory. You stole my phone!” 

“I had a senior moment.”

معنی: 

have a senior moment:


یکی دیگر اصطلاحات جایگزین “I forgot” در زبان انگلیسی (معمولا توسط افراد مسن استفاده می‌شود.) روشی طنز آمیز برای گفتن اینکه شما لحظه‌ای چیز ساده ای را به خاطر نمی‌آورید زیرا در حال پیر شدن هستید. 

مثال: 

I had a senior moment. I forgot what my new car looked like and I spent 20 minutes looking for it in the parking lot.

I had a senior moment yesterday. I thought my brother was my son.

مردم دوست دارند به شوخی بگویند که در 30 یا 40 سالگی پیر می‌شوند. گاهی اوقات یک فرد جوان می‌گوید “I had a senior moment” به عنوان راهی برای گفتن اینکه در حال پیر شدن هستند می‌باشد. 

جمع‌بندی 

در این مطلب سعی بر آن بود که 7 تا از اصطلاحات جایگزین “I forgot” در زبان انگلیسی برای شما آورده شود تا دیگر از عبارات کلیشه‌ای برای بیان فراموشی استفاده نکنید.

برای بهبود حافظه و کاهش فراموشی، می‌توان از روش‌های زیر استفاده کرد:

  • تمرین حافظه: انجام بازی‌ها و تمرین‌هایی که حافظه را تقویت کنند.
  • خواب کافی: استراحت کافی و خواب منظم به حفظ حافظه کمک می‌کند.
  • تغذیه مناسب: مصرف مواد غذایی سالم و غنی از مواد مغذی می‌تواند به بهبود حافظه کمک کند.
  • مراقبت از سلامت عمومی: تغییرات در سلامت جسمی و روانی می‌تواند تأثیری در عملکرد حافظه داشته باشد.

اشتراک گذاری مقاله در شبکه‌های اجتماعی

میزان رضایت کاربران از این مقاله
میزان رضایت کاربران از این مقاله
Rate this post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 3 =