کلمه سال ۲۰۲۵ کمبریج، «فرااجتماعی»، مثل آینهای است که در دست جهان امروز گرفتهاند؛ جهانی که در آن میلیونها نفر با افرادی رابطه برقرار میکنند که هرگز ندیدهاند. رابطههایی یکطرفه، پر از احساس، هیجان، دلبستگی و گاهی حتی شکست عاطفی، اما بدون حتی یک سلام واقعی.
سال ۲۰۲۵ سالی بود که مرز بین انسان و تکنولوژی، بین واقعیت و خیال، و بین ارتباط و توهم کمرنگتر از همیشه شد. طرفداران سلبریتیها اشک ریختند، هواداران استریمرهای یوتیوب به «دلشکستگی دیجیتال» اعتراف کردند و چتباتهایی که قرار بود فقط به سوالات پاسخ دهند، ناگهان تبدیل شدند به همراه، دوست یا حتی دلبستگی روزمره.
وقتی کمبریج اعلام کرد که فرااجتماعی (Parasocial) واژه سال شده، یک پیام روشن پشت این انتخاب قرار داشت:
ما وارد دوران تازهای شدهایم؛ دورانی که در آن قلب انسان میتواند برای یک چهره مجازی، یک شخصیت داستانی، یا حتی یک هوش مصنوعی تپش واقعی داشته باشد.
این مقاله دقیقا قرار است همین جهان نو را واکاوی کند؛ اینکه چرا این واژه ناگهان بر سر زبانها افتاد، چگونه زندگی دیجیتال ما را تغییر داده و چرا ۲۰۲۵ نقطه عطفی در تکامل رابطههای یکطرفه بود. هوش مصنوعی و اینترنت نقش کلیدیای در لغات سال 2024 نیز داشتند.
وقتی کمبریج اعلام کرد که «فرااجتماعی» واژه سال شده، بسیاری از کاربران ابتدا مکث کردند. این واژه، نه تازه بود و نه نامانوس؛ اما معنای آن به شکلی کاملا تازه دگرگون شده بود. در نسخه جدید فرهنگ کمبریج، تعریف فرااجتماعی تنها به رابطهٔ فرد با یک سلبریتی یا شخصیت خیالی محدود نمیشود. بلکه اکنون شامل رابطهای میشود که فرد با یک هوش مصنوعی احساس میکند؛ رابطهای که در واقعیت وجود خارجی ندارد، اما در ذهن و احساس فرد کاملا حقیقی است.

کمبریج «فرااجتماعی» را اینگونه تعریف میکند:
ارتباطی یکطرفه که فرد میان خود و یک شخصیت مشهور، کاراکتر داستانی، یا یک هوش مصنوعی حس میکند؛ ارتباطی که از نظر عاطفی واقعی است، اما در دنیای بیرونی وجود ندارد.
این تعریف در سپتامبر ۲۰۲۵ بهروزرسانی شد؛ درست زمانی که موج جدیدی از چتباتهای شخصیسازیشده، نقطه عطف تازهای در دنیای تکنولوژی به وجود آوردند. حالا دیگر رابطه با یک AI Companion فقط خیالپردازی نبود؛ برای بسیاری از کاربران، یک تجربهٔ احساسی قابل لمس بود.
سال ۲۰۲۵ صحنهٔ چند اتفاق عجیب و تاثیرگذار بود:
جستجوهای گوگل، تحلیل رفتار کاربران در شبکههای اجتماعی، و موجی از محتوا سبب شد کمبریج به این نتیجه برسد که احساسات انسان در عصر دیجیتال وارد مرحله تازهای شده، و فرااجتماعی بهترین کلمه برای توصیف این دوران است.
فرااجتماعی تنها یک واژه نیست؛ یک نشانه است.
نشانهٔ اینکه انسان در عصر تکنولوژی بیش از همیشه تنهاست و در همین تنهایی، به دنبال پیوندهایی میگردد که شاید وجود نداشته باشند، اما حسشان واقعی است.
به همین دلیل است که کمبریج میگوید: «این واژه آینهٔ جهان ۲۰۲۵ است.»
انتخاب «فرااجتماعی» بهعنوان کلمه سال ۲۰۲۵، نتیجهٔ مجموعهای از شواهد زبانی، اجتماعی و تکنولوژیک بود که طی ماهها توسط تیم واژهنگاری کمبریج رصد شد. کمبریج هر سال واژهای را انتخاب میکند که بازتابدهندهٔ تغییرات بنیادین در زبان و فرهنگ عمومی باشد؛ واژهای که نه تنها از نظر آماری رشد کرده باشد، بلکه بتواند بخش مهمی از وضعیت اجتماعی سال را نمایندگی کند. «فرااجتماعی» دقیقا چنین جایگاهی پیدا کرده است.

در سال ۲۰۲۵، جستجوهای مرتبط با این واژه چندینبار در بازههای کوتاه افزایش یافت. این افزایش، حاصل رخدادهای رسانهای و فرهنگی بود که مفهوم رابطههای یکطرفه را به مرکز توجه افکار عمومی کشاند. دادههای کمبریج نشان میدهد که در بازهٔ ژوئن تا سپتامبر، همزمان با جنجالهای مرتبط با شبکههای اجتماعی، انتشار چتباتهای جدید و بحثهای روانشناختی، جستجوهای واژهٔ فرااجتماعی به بالاترین میزان خود طی دو سال گذشته رسید. چنین الگویی، یکی از معیارهای اصلی کمبریج برای انتخاب کلمهٔ سال است.
از منظر زبانی، فرااجتماعی واژهای است که پیشتر تنها در متون روانشناسی و رسانهای به کار میرفت. با این حال، در سال ۲۰۲۵ این الگو تغییر کرد. استفاده از این واژه در شبکههای اجتماعی، تولید محتوا، و حتی گفتار روزمره، نشان داد که مفهوم رابطههای یکطرفه از یک مبحث تخصصی به بخشی از فرهنگ عمومی تبدیل شده است. این انتقال از سطح آکادمیک به زبان عمومی، یکی از نشانههای کلیدی تکامل واژگانی است و کمبریج آن را بهعنوان معیاری مهم برای انتخاب واژه سال در نظر میگیرد.
گسترش چتباتهای شخصیسازیشده و دستیارهای هوشمند، نقش مهمی در برجسته شدن این واژه داشت. در سال ۲۰۲۵، بسیاری از کاربران ارتباطاتی ایجاد کردند که در ظاهر فاقد واقعیت بیرونی بود، اما از نظر احساسی کاملا واقعی تجربه میشد. این پدیده، پرسشهای جدی دربارهٔ سلامت روان، وابستگی دیجیتال و تغییر شکل روابط انسانی ایجاد کرد و نشان داد که «فرااجتماعی» دیگر صرفاً یک اصطلاح توصیفی نیست، بلکه کلیدی برای تحلیل رفتار انسان در عصر فناوریهای پیشرفته است.
انتخاب این واژه نشان میدهد که ۲۰۲۵ سالی بود که در آن مرز میان رابطهٔ واقعی و تجربهٔ عاطفی شبیهسازیشده بیش از گذشته کمرنگ شد. فضای رسانهای، از هواداری افراطی نسبت به چهرههای مشهور تا وابستگی احساسی به سیستمهای هوش مصنوعی، همگی تأکید کردند که «فرااجتماعی» بهترین واژه برای توصیف روح زمانهٔ سال ۲۰۲۵ است. کمبریج با این انتخاب، به نوعی هشدار نیز میدهد:
جهان امروز در حال شکل دادن به نوعی جدید از تجربهٔ انسانی است؛ تجربهای که در آن احساسات حقیقی در بستری غیرحقیقی شکل میگیرند.
کمبریج در کنار انتخاب «فرااجتماعی» بهعنوان کلمهٔ سال، دو واژهٔ دیگر را نیز در فهرست نهایی قرار داد. این دو واژه هرچند نتوانستند عنوان اصلی را کسب کنند، اما بهخوبی روندهای فرهنگی و تکنولوژیک سال ۲۰۲۵ را منعکس میکنند.
سودونیمسازی یا «بینامسازی داده» اصطلاحی است که به فرآیندی اشاره دارد که طی آن اطلاعات شخصی کاربران به شناسههایی تبدیل میشود که قابل ردیابی مستقیم نیستند. این واژه در سال ۲۰۲۵ بیشترین میزان توجه را در ماه مه تجربه کرد؛ زمانی که بحثهای گستردهای دربارهٔ آموزش اخلاقی مدلهای هوش مصنوعی و محافظت از دادههای کاربران شکل گرفت.
این اصطلاح به دلیل نقش کلیدیاش در مباحث مربوط به حفظ حریم خصوصی، امنیت داده و توسعهٔ هوش مصنوعی اهمیت یافت، اما کمبریج اشاره میکند که هیچ رویداد واحد یا مسیر فرهنگی مشخصی برای انتخاب آن بهعنوان کلمهٔ سال مشاهده نشد. با وجود اهمیت فنی بالا، این واژه فاقد «داستان اجتماعی» بود که بتواند جایگاه نخست را به آن اختصاص دهد.
«میمسازی» به معنای تبدیل یک تصویر، رویداد یا شخص به یک میم اینترنتی است؛ محتوایی که به سرعت در فضای آنلاین تکثیر و بازتفسیر میشود. این واژه نمایندهٔ فرهنگ اینترنتی معاصر است که در آن طنز، رسانه، سیاست و هویت به شکلی ترکیب میشوند که مرز میان سرگرمی و تحلیل جدی را از بین میبرند.
میمیسازی در سال ۲۰۲۵ رشد چشمگیری داشت، اما کمبریج توضیح میدهد که این واژه بیشتر بیانگر یک روند پایدار فرهنگی است تا پدیدهای خاص مربوط به سال. به همین دلیل، هرچند محبوبیت بالایی داشت، نتوانست عنوان «کلمهٔ سال» را به دست آورد.
کمبریج علاوهبر انتخاب کلمهٔ سال و معرفی فهرست نهایی، هر سال مجموعهای از واژهها را نیز معرفی میکند که بهطور فعال در حال رصد آنهاست؛ واژههایی که در صورت استمرار استفاده، امکان ورود به دیکشنری و حتی تبدیل شدن به کلمهٔ سال را دارند. این واژهها معمولا بازتابدهندهٔ تغییرات زبانی و اجتماعی معاصر هستند و نشان میدهند که مردم جهان چگونه مفاهیم جدید را در قالبهای تازه بیان میکنند.
«تعریف بیش از حد و اغراقآمیز» بهویژه زمانی که از سوی چتباتها ابراز میشود. این واژه به رفتاری اشاره دارد که در آن هوش مصنوعی با تحسینهای غیرواقعی تلاش میکند ضعف پاسخ را پنهان کند. افزایش کاربرد این اصطلاح نشان میدهد که کاربران به تدریج نسبت به «چاپلوسی الگوریتمی» حساس شدهاند و آن را یک رفتار قابل نقد میدانند.
در زبان فرهنگ هواداری بهویژه در جریان کیپاپ، «Bias» اشاره به فرد یا شخصیت محبوب اصلی هوادار دارد. این واژه در سالهای اخیر فراتر از موسیقی رفته و اکنون در شبکههای اجتماعی برای اشاره به شخصیت محبوبِ انتخابی در هر گروه یا مجموعه به کار میرود. رواج آن نشانهٔ رشد فرهنگ هواداری و ساختارهای عاطفی مرتبط با آن است.
«ویبی» توصیفی برای مکانی است که حالوهوا یا انرژی مثبت دارد؛ واژهای که برای توصیف تجربه فضایی و کیفیت احساسی محیط استفاده میشود. گسترش استفاده از آن بیانگر تمایل نسل جدید به توصیف دقیقتر کیفیت تجربههای روزمره در زندگی شهری است.
تمرینی مبتنی بر کنترل آگاهانهٔ تنفس برای ایجاد تغییرات جسمی و روانی. این واژه به دلیل رشد فرهنگ سلامت ذهن و بدن، محبوبیت بیشتری در سال ۲۰۲۵ به دست آورد. افزایش جستجوهای آن نشان میدهد که مفهوم «تنفس درمانی» در حال تبدیل شدن به بخشی از زبان عمومی است.
به «هزینهکردن در شرایط نگرانی یا ناامیدی» اشاره دارد؛ رفتاری که فرد در آن برای کاهش اضطراب یا فرار از احساس بد، پولی را خرج میکند که توان پرداختش را ندارد. رشد کاربرد این واژه بازتابدهندهٔ فشارهای اقتصادی، نااطمینانیهای اجتماعی و نقش احساسات در رفتارهای مالی انسان است.
این مجموعه از واژهها تصویری دقیق از دغدغههای جهان امروز ارائه میدهد. از سلامت روان تا مصرفگرایی احساسی و از رفتار چتباتها تا فرهنگ هواداری، همگی نشان میدهند که زبان چگونه همگام با تحولات دیجیتال و اجتماعی تغییر میکند.
انتخاب «فرااجتماعی» بهعنوان کلمه سال ۲۰۲۵ کمبریج، صرفا یک انتخاب زبانی نیست؛ بلکه انعکاس تحولی عمیق در شیوهٔ تجربهٔ ارتباطات انسانی است. این واژه نشان میدهد که مرز میان روابط واقعی و مجازی در سالهای اخیر تا چه اندازه کمرنگ شده و چگونه احساسات انسانی در تماس با فناوریهای نو بازتعریف میشود.
در کنار این واژه، دو اصطلاح دیگرِ فهرست نهایی، یعنی «سودونیمسازی» و «میمسازی»، هر کدام بخش دیگری از جهان امروز را روایت میکنند: دغدغههای مربوط به حریم خصوصی در عصر هوش مصنوعی و نقش فرهنگ اینترنتی در شکلدهی روایتها. همچنین واژههای تحت رصد کمبریج، تصویری روشن از تغییرات فرهنگی، روانشناختی و اقتصادی سال ۲۰۲۵ ارائه میدهند.
مجموع این عناصر نشان میدهد که زبان، برخلاف ظاهر ایستا و واژگانیاش، یک موجود زنده است؛ موجودی که بهطور مداوم به تغییرات جامعه، فناوری، احساسات و حتی نحوهٔ تعامل انسان با خود و جهان پاسخ میدهد. انتخاب «فرااجتماعی» یادآور این نکته است که انسان در عصر دیجیتال، بیش از همیشه تنها مانده، اما همچنان به دنبال پیوندهایی است که معنای حضور و دیدهشدن را برای او زنده نگه دارند؛ حتی اگر این پیوندها تنها در ذهن او شکل گرفته باشند.
منبع این مقاله وبسایت رسمی کمبریج است.

مولف و مدرس زبان انگلیسی
درصد مطالعه مقاله