توربو، جدیدترین روش برای یادگیری زبان بدون نياز به كتاب و جزوه، از مبتدی تا پیشرفته مناسب برای همه افراد در همه سنین
آموزش زبان انگلیسی

  • انگلیش توربو
  • ۱۴۰۳/۰۲/۱۶
  • ۱۰ دقیقه
  • ۰ دیدگاه
فهرست مطالب

    اعضای خانواده به انگلیسی

    در این مطلب از بلاگ انگلیش توربو قصد داریم تا تمامی لغات و اصطلاحات مربوط به اعضای خانواده به زبان انگلیسی را معرفی کنیم تا وقتی می‌خواهید راجع به اعضای خانواده‌تان صحبت کنید، این کار را با اعتماد به نفس کامل انجام دهید. اگرچه برخی از این لغات ابتدایی هستند و جزو اولین دروس در آموزش زبان انگلیسی هستند، لغات بسیاری راجع به اعضای خانواده در زبان انگلیسی وجود دارند که اکثریت با آن‌ها آشنا نیستند.

    مواردی که در ادامه مشاهده خواهید کرد:

    • معرفی اعضای خانواده به انگلیسی
    • لیست کامل لغات اعضای خانواده به انگلیسی
    • اصطلاحات و کالوکیشن‌های موضوع خانواده
    • مکالمه انگلیسی راجع به اعضای خانواده

    معرفی اعضای خانواده به انگلیسی

    همانطور که می‌دانید هر خانواده متشکل از 4 عضو اصلی است که عبارت‌اند از: پدر، مادر، خواهر و برادر؛ اما در کنار این 4 عضو اصلی افراد دیگری هم هستند که در جدول زیر سعی شده است به طور خلاصه آن‌ها را با معادل انگلیسی‌شان آورد.

    اعضای خانواده به فارسی معادل انگلیسی آن‌ها
    پدر Dad
    مادر Mom
    خواهر Sister
    برادر Brother
    عمو / دایی Uncle
    عمه / خاله Aunt
    فرزندان عمو / دایی / عمه / خاله Cousin
    پدربزرگ Grandfather
    مادربزرگ Grandmother

    در زبان انگلیسی به خواهر و برادر sibling و پدر و مادر که والدین به حساب می‌آیند parents گفته می‌شود.

    لیست کامل لغات اعضای خانواده به انگلیسی

    لغات مربوط به خانواده و اعضای خانواده به دسته‌بندی‌های مختلفی تقسیم می‌شوند که دانستن آن‌ها قدم مهمی در آموزش زبان انگلیسی است. مثلا خانواده درجه یک به انگلیسی می‌شود immediate family که معمولا این افراد می‌توانند در بیمارستان کنار مریض بمانند و یا به ملاقات آن‌ها بروند. در ادامه به این دسته‌بندی‌ها اشاره می‌کنیم که عبارتند از:

    • خانواده درجه یک به انگلیسی | Immediate family
    • خانواده گسترده به انگلیسی | Extended family
    • وضعیت تاهل در خانواده (Family Marital Status)
    • خویشاوندان از طریق ازدواج (In-Laws)
    • خانواده‌های ترکیبی (Blended Families)

    خانواده درجه یک به انگلیسی | Immediate family

    خانواده نزدیک شامل اعضای اصلی و نزدیک‌ترین افراد به فرد است. شامل پدر (Father)، مادر (Mother)، برادر (Brother)، خواهر (Sister)، پسر (Son) و دختر (Daughter) می‌شود. این اعضا معمولاً در یک خانواده به اصطلاح هسته‌ای Nuclear family یافت می‌شوند و تعاملات روزمره زیادی با یکدیگر دارند.

    پدر Father
    مادر Mother
    برادر Brother
    خواهر Sister
    پسر Son
    دختر Daughter
    خواهر | برادر Singling
    والدین Parents
    همسر Spouse
    همسر (شوهر) Husband
    همسر (زن) Wife

    خانواده گسترده به انگلیسی | Extended family

     خانواده گسترده به اعضای فراتر از خانواده هسته‌ای اشاره دارد. این شامل پدربزرگ (Grandfather)، مادربزرگ (Grandmother)، عمو (Uncle)، عمه (Aunt)، برادرزاده (Nephew)، خواهرزاده (Niece) و بستگان دیگر می‌شود. این اعضا ممکن است در مراسم‌های خانوادگی، جشن‌ها و تجمعات خاص دور هم جمع شوند.

    واژه انگلیسی ترجمه به فارسی
    پدر بزرگ Grandfather
    مادر بزرگ Grandmother
    عمو Uncle
    خاله Aunt
    پسر عمو Cousin
    دختر عمو Cousin
    نوه Grandchild
    خواهرزاده یا برادرزاده پسر Nephew
    خواهرزاده یا برادرزاده دختر Niece

    نکته: کلمه cousin تنها به این دو معنی ختم نمی‌شود و معانی زیاد دارد. این کلمه فاقد جنسیت است و برای تمامی فرزندان عمو، عمه، دایی و خاله کاربرد دارد. این یعنی این که کلمه cousin در انگلیسی می‌شود: پسر عمو، پسر عمه، پسر دایی، پسر خاله، دختر عمو، دختر عمه، دختر دایی و دختر خاله.

    نکته دوم: کلمه “niece” به معنی “دختر برادر یا خواهر” و “nephew” به معنی “پسر برادر یا خواهر” است. به طور دقیق‌تر، “niece” دختر برادر یا خواهر شما و “nephew” پسر برادر یا خواهر شما را مشخص می‌کند. مهم نیست که آن بچه فرزند خواهر یا برادر شماست، بلکه جنسیت آن مهم است.

    نکته سوم: اگر می‌خواهید راجع به پدر پدربزرگ خود صحبت کنید، می‌بایست از کلمه great قبل از grandfather استفاده کنید.

    لیست کامل لغات اعضای خانواده به انگلیسی

    وضعیت تاهل در خانواده (Family Marital Status)

    این دسته به وضعیت تاهل اعضای خانواده و تاثیر آن بر ساختار خانوادگی می‌پردازد. لغات کلیدی شامل مجرد (Single)، متأهل (Married)، جدا شده (Separated)، طلاق گرفته (Divorced) و بیوه (Widowed) می‌شوند. این وضعیت‌ها می‌توانند بر نحوه تعامل و ترکیب خانواده‌ها تأثیر بگذارند.

    وضعیت تاهل انگلیسی

    معادل فارسی
    Single مجرد
    Married متاهل
    Divorced مطلقه
    Widowed بیوه
    Engaged نامزد
    Separated جدا شده
    Widower مرد بیوه
    Fiance نامزد (مرد)
    Fiancee نامزد (زن)

    نکته: به کسی که طلاق گرفته divorced می‌گوییم. به خانمی که همسر او فوت شده widow و به مردی که همسر او فوت شده widower می‌گوییم.

    نکته: برای این که بگویید در رابطه هستید، می‌توانید از اصطلاح be in a relationship استفاده کنید.

    خویشاوندان از طریق ازدواج (In-Laws)

    این دسته شامل اعضایی از خانواده می‌شود که از طریق ازدواج به خانواده اضافه شده‌اند. مثلاً پدر زن (Father-in-Law)، مادرزن (Mother-in-Law)، برادر زن (Brother-in-Law) و خواهرزن (Sister-in-Law). این افراد از طریق ازدواج یکی از اعضای خانواده نزدیک به خانواده ملحق می‌شوند.

    واژه انگلیسی معادل فارسی توضیحات
    Mother-in-law مادر همسر مادرزن، مادرشوهر
    Father-in-law پدر همسر پدرزن، پدرشوهر
    Brother-in-law برادر همسر برادرشوهر، شوهرخواهر، برادرزن
    Sister-in-law خواهر همسر خواهرشوهر، خواهرزن، زن‌برادر
    Son-in-law داماد خانواده فردی که داماد یک خانواده است.
    Daughter-in-law عروس خانواده فردی که عروس یک خانواده است.

    نکته: به تمامی خانواده همسر شما in law گفته می‌شود.

    خانواده‌های ترکیبی (Blended Families)

    خانواده‌های ترکیبی شامل اعضایی می‌شوند که از ازدواج‌ها یا روابط قبلی آمده‌اند. این موارد می‌تواند شامل فرزندان ناتنی (Stepchildren)، پدرناتنی (Stepfather) و مادرناتنی (Stepmother) باشد. خانواده‌های ترکیبی ممکن است چالش‌های منحصربه‌فردی داشته باشند اما فرصت‌هایی برای ایجاد روابط جدید و تقویت پیوندهای خانوادگی فراهم می‌کند.

    واژه انگلیسی معادل فارسی توضیحات
    Stepfather پدرخوانده .مردی که با مادر شما ازدواج کرده و پدر بیولوژیکی شما نیست
    Stepmother مادرخوانده .زنی که با پدر شما ازدواج کرده و مادر بیولوژیکی شما نیست
    Stepbrother برادر ناتنی برادر ناتنی شما
    Stepsister خواهر ناتنی خواهر ناتنی شما
    Stepson پسر ناتنی پسر ناتنی
    Stepdaughter دختر ناتنی دختر ناتنی
    Half Brother برادر نیمه‌بیولوژیکی .برادری که تنها یکی از پدر یا مادران بیولوژیکی شما را به ارث برده است
    Half sister خواهر نیمه‌بیولوژیکی .خواهری که تنها یکی از پدر یا مادران بیولوژیکی شما را به ارث برده است

    نکته: تفاوت half brother و step brother چیست؟ اگر پدر شما با فردی ازدواج کند و بچه‌ دار شود، آن بچه می‌شود half brother شما، زیرا از طریقی با شما ارتباط دارد. اما اگر آن خانم از قبل پسری داشته باشد، می‌شود step brother شما.

    دیگر لغات مربوط به خانواده

    بعضی از لغات هستند که در دسته‌بندی‌های بالا قرار نمی‌‌گیرند که در جدول زیر آماده کرده‌ایم. یادگیری لغات زبان انگلیسی می‌تواند چالش برانگیز باشد، به همین منظور پیشنهاد می‌کنیم مقاله آموزش لغات انگلیسی را مطالعه کنید.

    واژه انگلیسی معنی فارسی
    Distant relative فامیل دور
    Ex-wife زن سابق
    Ex-husband شوهر سابق
    Twins دوقلو
    Twin sister خواهر دوقلو
    Twin brother برادر دوقلو
    Triplets سه‌قلو
    Ancestor جَد
    Descendant نواده
    Family tree نمودار خانواده
    Godmother مادرخوانده
    Godfather پدرخوانده
    Adopted بچه ای که کسی سرپرستی اش را به عهده گرفته
    Partner شریک زندگی شما
    Foster mom مادرخوانده
    Foster dad پدرخوانده
    Only child تک فرزند
    Youngest child جوان‌ترین فرزند
    Middle child فرزند وسط
    Eldest child بزرگ‌ترین فرزند

    لیست کامل‌تری از کلمات انگلیسی خانواده

    این کلمات به اعضای خانواده، روابط خویشاوندی، یا مفاهیم مرتبط با ساختار خانواده اشاره دارند که در متن اصلی ذکر نشده‌اند:

    واژه انگلیسی معادل فارسی توضیحات
    Great-grandparent جد بزرگ پدربزرگ یا مادربزرگِ پدربزرگ یا مادربزرگ (نسل سوم قبل از شما).
    Great-grandchild نتیجه فرزند نوه شما (نسل سوم بعد از شما).
    Sibling-in-law خواهر یا برادر همسر همسرِ خواهر یا برادر شما (مثل زن‌برادر یا شوهرخواهر).
    Godchild فرزندخوانده معنوی کودکی که شما به عنوان پدرخوانده یا مادرخوانده معنوی او انتخاب شده‌اید.
    Kin خویشاوند کلمه‌ای کلی برای اشاره به تمام خویشاوندان (چه نزدیک و چه دور).
    Clan قبیله/خاندان گروهی از خویشاوندان که ارتباط نزدیک یا تاریخی دارند.
    Heir وارث فردی که دارایی یا عنوان خانوادگی را به ارث می‌برد.
    Matriarch بزرگ‌بانوی خانواده زنی که نقش رهبری در خانواده یا خاندان دارد.
    Patriarch بزرگ‌مرد خانواده مردی که نقش رهبری در خانواده یا خاندان دارد.
    Ward سرپرست‌شده کودکی که تحت سرپرستی قانونی شخص دیگری (غیر از والدین بیولوژیکی) است.

    کلمات احساسی مربوط به خانواده به انگلیسی

    این اصطلاحات مکمل محتوای اصلی هستند و به شما کمک می‌کنند تا در مکالمات روزمره یا حرفه‌ای مرتبط با خانواده و احساسات، طبیعی‌تر صحبت کنید:

    اصطلاح انگلیسی معادل فارسی توضیحات و مثال
    Blood is thicker than water روابط خونی از آب غلیظ‌تر است به این معنی که روابط خانوادگی قوی‌تر از سایر روابط هستند. مثال: “Even though we argue, blood is thicker than water, and I’ll always support my sister.”
    Family ties پیوندهای خانوادگی روابط عاطفی یا خونی بین اعضای خانواده. مثال: “Our family ties grew stronger after the reunion.”
    Chip off the old block مثل پدرش/مادرش است اشاره به شباهت فرزند به والدین. مثال: “He’s a chip off the old block, just like his dad in every way.”
    Wear your heart on your sleeve احساساتت را نشان دادن بیان آشکار احساسات. مثال: “She wears her heart on her sleeve and always shows her love for her family.”
    Bad blood کدورت اختلاف یا دشمنی بین اعضای خانواده یا افراد. مثال: “There’s bad blood between the cousins after the argument.”
    Run in the family در خانواده بودن ویژگی یا رفتاری که در بین اعضای خانواده مشترک است. مثال: “Being artistic runs in the family.”
    Tug at the heartstrings دل را به درد آوردن ایجاد احساسات عمیق (معمولاً غم یا محبت). مثال: “Seeing my grandparents hug after years tugged at my heartstrings.”
    Flesh and blood گوشت و خون اشاره به خویشاوندان نزدیک. مثال: “I can’t abandon my own flesh and blood.”
    Home is where the heart is خانه جایی است که دل آنجاست خانه جایی است که احساس تعلق و محبت دارید. مثال: “No matter where I go, home is where the heart is.”
    Make amends جبران کردن تلاش برای اصلاح رابطه یا رفع کدورت. مثال: “After years of fighting, they made amends at the family reunion.”

    رایج‌ترین اصطلاحات خانواده در انگلیسی

    حال‌که با اعضای خانواده آشنا شدیم وقت آن است که وارد بحث گسترده‌تری شویم تحت عنوان رایج‌ترین اصطلاحات مربوط به خانواده. در ادامه لیستی از اصطلاحات رایج را به همراه معنی و کاربرد آن ارائه شده است:

     15 تا از رایج‌ترین اصطلاحات مربوط به خانواده + معنی و کاربرد آن‌ها

    جملات معنی اصطلاحات

    Your immediate family consists of your parents and siblings.

    اعضا‌ی درجه یک خانواده شما والدین و خواهر و برادر هستند.

    اعضای‌ درجه یک خانواده Immediate family

    All members were excited to see each other in a family reunion.

    همه‌ی اعضا‌ی خانواده از دیدن یکدیگر در دیدار خانوادگی خوشحال شدند.

    دیدار خانوادگی Family reunion

    They live in an extended family with their grandparents.

    آن‌ها در خانواده‌ای گسترده همراه با پدربزرگ و مادربزرگ خود زندگی می‌کنند.

    خانواده‌ی گسترده (خانواده‌ای که در آن پدربزرگ، مادربزرگ، خاله، عمه، عمو، زندگی کنند.) Extended family

    If you want to keep in touch with him, please call him.

    اگر می‌خواهید با او در تماس باشید لطفاً به او زنگ بزنید.

    در تماس بودن Keep in touch

    Nowadays it is a hard task to bring up your offspring due to economical issues.

    امروزه بزرگ کردن بچه ها به دلیل مشکلات اقتصادی کار سختی است‌.

    بزرگ کردن بچه‌ها Bring up / Raise your offspring

    In order to form a relationship, you have to understand each other.

    برای تشکیل یک رابطه نیاز از شما همدیگر را درک کنید

    تشکیل رابطه دادن Form a relationship

    A long-lasting relationship requires you to sacrifice yourself for your partner.

    رابطه ماندگار نیازمند این است که خود را برای شریک خود فداکاری کنید.

    رابطه‌ی ماندگار و با‌دوام A long-standing relationship

    I’m interested in knowing every person in my family tree.

    من به شناختن تمامی اعضای خانواده در شجره‌نامه‌م علاقه‌مندم.

    شجره‌نامه Family tree

    All my family members were invited to my graduation ceremony.

    تمامی اعضای خانواده من به جشن فارغ‌التحصیلی‌ام دعوت شده بودند.

    اعضای خانواده Family members

    Although he was my distant relative, I invited him to my party.

    گرچه او از فامیل های دور من بود من او را به جشن دعوت کردم.

    فامیل دور Distant relative

    If you want to have a close-knit family, you should know how to behave with other members.

    برای داشتن خانواده صمیمی نیاز است که بدانید چگونه با دیگر اعضا برخورد کنید.

    خانواده‌ی صمیمی Close-knit family

    Most children in dysfunctional families commit brutal crimes.

    اکثر کودکان در خانواده‌های از هم گسیخته جنایت‌های وحشیانه‌ای انجام می‌دهند.

    خانواده‌ی از هم گسیخته Dysfunctional family

    It is really difficult to carry on your studies in a broken home, where there are numerous problems.

    واقعاً سخت است در خانواده ای که در آن طلاق و مشکلات زیاد است تحصیلات خود را ادامه داد.

    خانواده‌ای که در آن طلاق و یا مشکلات دیگر زیاد است Broken home

    A nuclear family consists of a wife, a husband and their children.

    یک خانواده هسته‌ای متشکل از زن شوهر و فرزندان است.

    خانواده‌ی متشکل از زن، شوهر و فرزندان Nuclear family

    Having lived in a carefree family, he does not care about his future career.

    با زندگی کردن در یک خانواده سهل گیر او راجب شغل آینده خود توجهی نداشت.

    خانواده سهل‌گیر Carefree family

    کالوکیشن‌های family در انگلیسی

    موضوع family یکی از موضوعات اسکیپینگ آزمون آیلتس است و داوطلبین این آزمون می‌دانند که هر چه کالوکیشن (هم‌آیند) های بیشتری برای هر موضوع استفاده شود، نمره بهتری در بخش لغت کسب می‌گردد. نگاهی بیندازیم به چند کالوکیشن رایج و کاربردی با موضوع خانواده:

    Close-knit family: یک خانواده که روابط نزدیک و صمیمی بین اعضای آن وجود دارد.

    مثال: خانواده ما یک خانواده‌ی نزدیک و صمیمی است. همیشه به یکدیگر کمک می‌کنیم و همدیگر را حمایت می‌کنیم.

    Our family is a close-knit one. We always help each other and support one another.

    Nuclear family: یک خانواده که فقط از پدر، مادر و فرزندان آنها تشکیل شده است و بدون سایر اقوام یا اعضای خانواده گسترده در نظر گرفته می‌شود.

    مثال: خانواده‌ی آقای و خانم جانسون یک خانواده‌ی هسته‌ای است که تنها از آن دو و فرزندانشان تشکیل شده است.

    The Johnsons are a nuclear family, consisting only of the two parents and their children.

    Sibling rivalry: رقابت بین برادران یا خواهران، اغلب در مورد توجه و عشق والدین یا موارد مشابه است.

    مثال: رقابت بین برادران و خواهران گاهی اوقات می‌تواند منجر به مسائلی در خانواده شود که نیاز به حل آن دارد.

    Sibling rivalry can sometimes lead to issues within the family that need resolving.

    Family outing: یک سفر یا رویدادی که توسط یک خانواده برای لذت بردن و گذراندن زمان با هم برنامه‌ریزی شده است.

    مثال: سفر به پارک ملی برای یک روز خانوادگی عالی است. همه اعضای خانواده ما از طبیعت لذت می‌برند.

    A trip to the national park is great for a family outing. All members of our family enjoy nature.

    Family values: اصول، باورها و رفتارهایی که یک خانواده به آن عمل می‌کند و برایشان اهمیت دارد.

    مثال: در خانواده‌ی ما، احترام، مهربانی و عدالت میان اعضای خانواده ارزش‌های مهمی هستند.

    In our family, respect, kindness, and equality among family members are important values.

    Family reunion: یک رویداد یا جشنی که اعضای خانواده برای دیدار و تبادل اخبار و خاطرات یکدیگر دور هم جمع می‌شوند.

    مثال: جشن تولد پدربزرگ ما همیشه به عنوان یک فرصت عالی برای دیدار و ملاقات با اعضای خانواده به شمار می‌آید.

     Our grandfather’s birthday party is always seen as a great opportunity for a family reunion.

    Family tradition: عادت‌ها، رویدادها یا آیین‌هایی که یک خانواده به عنوان بخشی از تاریخچه و هویت خود ادامه می‌دهد.

    مثال: سفر به دریاچه هر تابستان یکی از سنت‌های خانواده‌ی ماست که همه اعضای خانواده با هم شادی می‌کنند.

    Going to the lake every summer is a family tradition that all members enjoy together.

    Family album: یک مجموعه از عکس‌ها یا عکس‌هایی که خاطرات خانوادگی را نشان می‌دهد و برای نگهداری و به یادگیری برای نسل‌های آینده استفاده می‌شود.

    مثال: هر سال، ما یک صفحه جدید به آلبوم خانواده‌ خود اضافه می‌کنیم تا خاطرات و لحظات خاص را ثبت کنیم.

    Every year, we add a new page to our family album to capture special memories and moments.

    پیشنهاد می‌کنیم این لغات را حفظ و در مکالمات خود استفاده کنید. برای تقویت مکالمه خود در زبان انگلیسی، پیشنهاد ما به شما مشاهده دوره توربوتاک است.

    مکالمه انگلیسی راجع به اعضای خانواده

    در جدول زیر یک مکالمه انگلیسی درباره اعضای خانواده تهیه کرده‌ایم که می‌توانید کلمات مربوط به اعضای خانواده یا همان family members را در آن مشاهده کنید.

    جملات انگلیسی ترجمه فارسی
    A: My brother and I used to fight a lot when we were kids. .من و برادرم وقتی بچه بودیم، خیلی با هم دعوا می‌کردیم
    B: Really? My sister and I were the opposite. We always shared everything. واقعاً؟ من و خواهرم برعکس بودیم. همیشه همه چیز را با هم تقسیم می‌کردیم
    A: How about your parents? Did they mediate your fights? پدر و مادرت چطور؟ آنها در دعواهایتان میانجی‌گری می‌کردند؟
    B: Yes, my father often helped us to resolve our disputes. .بله، پدرم اغلب به ما کمک می‌کرد تا اختلافاتمان را حل کنیم
    A: My mother was the peacemaker in our family too. She’s very wise. .مادرم هم در خانواده‌مان میانجی صلح بود. او خیلی حکیم است
    B: Do you have any cousins? I have many, and our family gatherings are always loud. آیا پسرعمو یا دخترعمو داری؟ من خیلی دارم و دورهمی‌های خانوادگی ما همیشه پر سر و صدا است
    A: Yes, I have a few cousins. We meet mostly during holidays. بله، چند پسرعمو و دخترعمو دارم. معمولاً در تعطیلات همدیگر را می‌بینیم
    B: My aunt is the one who organizes our family events. She’s great at bringing everyone together. عمه‌ام کسی است که رویدادهای خانوادگی ما را سازماندهی می‌کند. او در آوردن همه با هم عالی است
    A: That’s nice. My uncle has a farm, and sometimes he invites the whole family over. چه خوب. عموی من یک مزرعه دارد و گاهی اوقات تمام خانواده را دعوت می‌کند
    B: Family is important. I’m grateful for my stepmother and stepbrother too. They’ve been wonderful. خانواده مهم است. من از مادرناتنی و برادرناتنی‌ام هم سپاسگزارم. آنها فوق‌العاده بوده‌اند
    A: Absolutely. Blended families can be just as loving. کاملاً. خانواده‌های ترکیبی می‌توانند به همان اندازه محبت‌آمیز باشند

    این مکالمه شامل استفاده از لغات مختلف مرتبط با اعضای خانواده است و به صورت ساده و کمی طولانی طراحی شده تا درک بهتری از کاربرد این لغات در زبان انگلیسی ارائه دهد.

    جمع‌بندی

    در این مطلب از وبسایت انگلیش توربو سعی شد با معرفی اعضای خانواده به انگلیسی و رایج‌ترین اصطلاحات مربوط به آن به شما کمک شود که بتوانید راحت‌تر و ‌آسان‌تر راجب مبحث خانواده به انگلیسی صحبت کنید؛ حال نکته حائز اهمیت این است که شما با استفاده مستمر از آن‌ها مهارت اسپیکینگ خود را تقویت کنید.

    برخی از سوالات متداول

    آیا برای یادگیری اصطلاحات مربوط به خانواده اجباری است که اعضای آن هم فرا گرفته شود؟ 

    در جواب باید گفت که بله – پیش از یادگیری اصطلاحات بهتر از آگاهی اندکی راجب آن موضوع داشته باشیم که یادگیری اعضای خانواده بهترین گزینه است.

    چرا باید اصطلاحات مربوط به خانواده یاد گرفته شود؟ 

    برای صحبت کردن به طور حرفه ای و طبیعی نیاز است که اصطلاحات مربوطه فرا گرفته شود تا در آن زمینه عملکرد بهتری داشت.

    تفاوت nephew و niece در چیست؟

    به فرزند خواهر یا برادر ما اگر پسر باشد nephew و اگر دختر باشد niece می‌گوییم.

    آیا معادلی برای کلمه همسر در انگلیسی وجود دارد؟

    بله! کلمه spouse در انگلیسی معادل دقیق همسر در فارسی است.

    کلمه sibling به چه معناست؟

    همانطور که کلمه spouse جنسیت ندارد، کلمه sibling به معنی خواهر یا برادر است و فاقد جنسیت است.

    اشتراک گذاری مقاله در شبکه‌های اجتماعی

    میزان رضایت کاربران از این مقاله
    میزان رضایت کاربران از این مقاله
    5/5 - (1 امتیاز)

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *