درک صحیح و دقیق قیدهای تکرار (adverbs of frequency) در زبان انگلیسی، نقش مهمی در ارتقاء سطح مهارت زبانی افراد دارد. قیدهای تکرار کلماتی هستند که برای بیان میزان دفعات انجام یک عمل به کار میروند و در نتیجه، فهم و استفاده از آنها به شکل صحیح، به غنیسازی بیان و افزایش دقت در ارتباطات کمک شایانی میکند.
در این مقاله به موارد زیر خواهیم پرداخت:
قیدهای تکرار کلماتی هستند که برای نشان دادن تعداد دفعات انجام یک کار به کار میروند. آنها با تغییر دادن فعلها، فرکانس یک عمل را مشخص میکنند. به عنوان مثال، “always” (همیشه)، “never” (هرگز)، و “sometimes” (گاهی اوقات) نمونههایی از این قیدها هستند. این قیدها به ما کمک میکنند تا بگوییم که یک کار در یک بازه زمانی مشخص چند بار انجام میشود یا اینکه هر چند وقت یک بار انجام میشود.
تعداد زیادی از قیدهای تکرار وجود دارند که شما میتوانید از آنها استفاده کنید. اگر بخواهیم آنها را گروهبندی کنیم، میتوانیم بگوییم قیدهای تکرار به دو گروه قیدهای تکرار (Adverbs of Frequency) و قیدهای تکرار معین (Adverbs of Definite Frequency) تقسیم میشوند.
قیدهای تکرار به دستهبندیهای مختلفی تقسیم میشوند که اکثرا در زمان حال و معمولا با زمان حال ساده (simple present) استفاده میشوند. در ادامه آنها را بررسی میکنیم و با هر کدام مثال میسازیم.
قیدهای تکرار | معنی فارسی |
Always | همیشه |
Usually | معمولا |
Often | اغلب |
Frequently | به طور مکرر |
Sometimes | گاهی |
Rarely | به ندرت |
Seldom | به ندرت |
Occasionally | گاه به گاه |
Hardly ever | به ندرت (نادر) |
Never | هیچ وقت |
نکته: حرف t در کلمه often در بریتیش انگلیش تلفظ میشود اما در نسخه انگلیسی آمریکایی خیر! (آفِن تلفظ صحیح است.) اگر به لهجه بریتانیایی علاقه دارید، خواندن مقاله روشهای تقویت لهجه بریتیش را به شما پیشنهاد میکنیم.
در ادامه مثالهایی از قیدهای تکرار در انگلیسی را بررسی میکنیم. این قیدها قبل از فعل اصلی و بعد از افعال to be در جمله پدیدار میشوند. (در ادامه به طور کامل این موضوع را بررسی خواهیم کرد.)
Always (همیشه): بدون استثنا یا تغییر؛ در هر زمانی
She always arrives on time.
او همیشه به موقع میرسد.
He always forgets his keys.
او همیشه کلیدهایش را فراموش میکند.
Usually (معمولاً): در بیشتر مواقع؛ اغلب
He usually goes to bed early.
او معمولاً زود به رختخواب میرود.
I usually take a walk in the evening.
من معمولاً عصرها قدم میزنم.
Often (غالباً): با فراوانی یا دفعات زیاد؛ بسیاری اوقات
They often visit us on weekends.
آنها اغلب آخر هفتهها به دیدن ما میآیند.
She often calls me at night.
او اغلب شبها به من زنگ میزند.
Frequently (به طور مکرر): اتفاق افتادن چیزی با دفعات بالا
She frequently visits the library.
او به طور مکرر به کتابخانه میرود.
Frequently, I find myself thinking of that day.
به طور مکرر، خودم را در حال فکر کردن به آن روز مییابم.
Sometimes (گاهی اوقات): در مواقعی؛ نه همیشه بلکه به طور متناوب
Sometimes, I read before bed.
گاهی اوقات، قبل از خواب میخوانم.
We sometimes have dinner out.
ما گاهی اوقات بیرون شام میخوریم.
Rarely (به ندرت): خیلی کم، گهگاه
Rarely do we see such a blue moon.
به ندرت چنین ماهی آبی را میبینیم.
I rarely eat out at restaurants.
به ندرت در رستورانها غذا میخورم.
Seldom (به ندرت): با فراوانی کم؛ نایاب یا کمیاب
She seldom visits her hometown.
او کمتر به زادگاهش سفر میکند.
Seldom have I encountered such kindness.
کمتر چنین مهربانیای را تجربه کردهام.
Occasionally (گاهگاهی): به صورت غیر مستمر؛ از زمانی به زمان دیگر
We go to the cinema occasionally.
گاهی اوقات به سینما میرویم.
I meet up with old friends occasionally.
گاهی اوقات با دوستان قدیمیام ملاقات میکنم.
Hardly ever (به سختی هرگز): بسیار نادر؛ تقریبا هیچ وقت
I hardly ever drink soda.
به ندرت نوشابه مینوشم.
They hardly ever argue.
آنها به ندرت با هم بحث میکنند.
Never (هرگز): در هیچ زمانی؛ بدون هیچ استثنایی
I have never been to Africa.
من هرگز به آفریقا نرفتهام.
She never eats fast food.
او هرگز فست فود نمیخورد.
در زبان انگلیسی انواع بسیار متنوعی از قیدها وجود دارد که قید تکرار یکی از آنهاست، برای درک بهتر adverbs، پیشنهاد میکنیم مقاله انواع قید در انگلیسی را مطالعه کنید.
گروهی دیگر از قیدهای تکرار وجود دارند که تعداد دفعات انجام یک فعالیت را شرح میدهند برای مثال: اینکه یک فعالیت یک بار در هفته انجام میشود، دوبار در ماه انجام می شود، سالی سه بار انجام میشود یا … باید از این اصطلاحات استفاده شود.
Every day (هر روز): رخ دادن یا انجام شدن چیزی در هر روز.
Every week (هر هفته): رخ دادن یا انجام شدن چیزی در هر هفته.
Every month (هر ماه): رخ دادن یا انجام شدن چیزی در هر ماه.
Every year (هر سال): رخ دادن یا انجام شدن چیزی در هر سال.
Once a day (یک بار در روز): اتفاق افتادن چیزی یک بار در هر روز.
Twice a week (دو بار در هفته): اتفاق افتادن چیزی دو بار در هر هفته.
Three times a month (سه بار در ماه): اتفاق افتادن چیزی سه بار در هر ماه.
Four times a year (چهار بار در سال): اتفاق افتادن چیزی چهار بار در هر سال.
نکته: از once برای یک بار و از twice برای دو بار استفاده میکنیم. اگر بخواهیم بگوییم سه بار، چهار بار، پنج بار و بیشتر، باید از کلمه times که به معنی “دفعه” یا “بار” است استفاده کنیم.
در ادامه مثالهایی از قیدهای تکرار معین در انگلیسی را بررسی میکنیم. توجه کنید که این عبارات معمولا در انتهای جمله قرار میگیرند.
Every day (هر روز)
I exercise every day. = .من هر روز ورزش میکنم
He reads the newspaper every day. = .او هر روز روزنامه میخواند
Every week (هر هفته)
We clean the house every week. = .ما هر هفته خانه را تمیز میکنیم
They have a team meeting every week. = .آنها هر هفته جلسه تیمی دارند
Every month (هر ماه)
I visit my grandparents every month. = .من هر ماه به دیدن پدربزرگ و مادربزرگم میروم
The magazine is published every month. = .این مجله هر ماه منتشر میشود
Every year (هر سال)
We travel abroad every year. = .ما هر سال به خارج از کشور سفر میکنیم
The festival is held every year. = .این جشنواره هر سال برگزار میشود
Once a day (یک بار در روز)
I take my medication once a day. = .من داروهایم را یک بار در روز میخورم
He walks his dog once a day. = .او یک بار در روز سگش را پیادهروی میبرد
Twice a week (دو بار در هفته)
I go to the gym twice a week. = .من دو بار در هفته به باشگاه میروم
They water the plants twice a week. = .آنها دو بار در هفته به گیاهان آب میدهند
Three times a month (سه بار در ماه)
We have a family gathering three times a month. = .ما سه بار در ماه دورهمی خانوادگی داریم
She visits the spa three times a month. = .او سه بار در ماه به اسپا میرود
Four times a year (چهار بار در سال)
I get my car serviced four times a year. = .من چهار بار در سال ماشینم را سرویس میکنم
The company holds quarterly meetings four times a year. = .شرکت چهار بار در سال جلسات سه ماهه برگزار میکند
قیدهای تکرار در جمله معمولا در چند موقعیت مختلف وابسته به نوع جمله قرار میگیرند. در ادامه تمامی این موقعیتها را بررسی خواهیم کرد که عبارتند از:
در بیشتر موارد، قیدهای تکرار قبل از فعل اصلی قرار میگیرند، به جز وقتی که فعل اصلی “to be” است. این قاعده برای اکثر افعال انگلیسی صدق میکند. به عنوان مثال، در این جمله “She always writes emails in the morning,” قید “always” قبل از فعل اصلی “writes” قرار گرفته است.
جمله انگلیسی | ترجمه فارسی |
She always wakes up early. | .او همیشه زود بیدار میشود |
He often forgets his keys. | .او اکثر اوقات کلیدهایش را فراموش میکند |
وقتی فعل اصلی یک جمله “to be” باشد (مانند am, is, are, was, were)، قید تکرار معمولاً بعد از فعل قرار میگیرد. این امر به دلیل نقش خاص فعل to be در جمله است که بیشتر به عنوان فعل وصلکننده عمل میکند و خودش معنای زیادی ندارد. مثلاً در جمله “He is always punctual,” قید “always” بعد از فعل to be (is) قرار گرفته است.
جمله انگلیسی | ترجمه فارسی |
I am never late. | .من هرگز دیر نمیکنم |
You are always welcome. | .تو همیشه خوش آمدی |
در جملاتی که فعل کمکی دارند (مانند has, have, will, should)، قید تکرار معمولاً بین فعل کمکی و فعل اصلی قرار میگیرد. این جایگاه به قید امکان میدهد تا تاکید ویژهای بر عملکرد فعل اصلی بگذارد. به عنوان مثال، در جمله “You should always check your email in the morning” قید “always” بین فعل کمکی “should” و فعل اصلی “check” قرار دارد.
جمله انگلیسی | ترجمه فارسی |
We have often visited Paris. | .ما اکثر اوقات به پاریس سفر کردهایم |
You can sometimes find good books in the library. | گاهی اوقات میتوانید کتابهای خوبی در کتابخانه پیدا کنید |
هنگام استفاده از قیدهای تکرار بهتر است این نکات را بدانید و رعایت کنید.
اگر دوست دارید که نکات بیشتری راجع به قیدهای تکرار یاد بگیرید، پیشنهاد میکنیم از ادامه این مطلب دیدن کنید.
در زبان انگلیسی، سوالاتی که با “How often” شروع میشوند، به منظور پرسیدن درباره فراوانی یا تناوب اتفاق افتادن یک عمل یا رویداد خاص طراحی شدهاند. پاسخ به این نوع سوالات معمولاً با استفاده از قیدهای تکرار داده میشود تا میزان یا دفعات رخ دادن آن عمل یا رویداد را توضیح دهد. این قیدها میتوانند دامنهای از فراوانیها را از “هرگز” تا “همیشه” پوشش دهند و به مخاطب کمک میکنند تا درک بهتری از الگوهای رفتاری یا برنامههای زمانی داشته باشد.
سوال به انگلیسی | پاسخ به انگلیسی |
How often do you exercise?
چقدر اغلب ورزش میکنید؟ |
I exercise every day.
.من هر روز ورزش میکنم |
How often do you eat out?
چقدر اغلب بیرون غذا میخورید؟ |
We eat out once a week.
.ما هفتهای یک بار بیرون غذا میخوریم |
How often do you visit your family?
چقدر اغلب به دیدن خانوادهتان میروید؟ |
I visit them once a month.
.من ماهی یک بار به دیدن آنها میروم |
How often do you watch movies?
چقدر اغلب فیلم تماشا میکنید؟ |
I seldom watch movies.
.من به ندرت فیلم تماشا میکنم |
How often do you read books?
چقدر اغلب کتاب میخوانید؟ |
I read books every night.
.من هر شب کتاب میخوانم |
این جدول نمونههایی از چگونگی پاسخ دادن به سوالات مربوط به فراوانی با استفاده از قیدهای تکرار را نشان میدهد. همچنین، ترجمه فارسی در همان سلول به شما کمک میکند تا درک بهتری از معنای جمله و نحوه استفاده از قید در جملات داشته باشید.
جدولی کامل از قیدهای تکرار معین برایتان آماده کردهایم که در ادامه به همراه معانی فارسی قابل مشاهده است.
قید | معنی به انگلیسی | معنی فارسی |
Daily | Every day | روزانه |
Weekly | Every week | هفتگی |
Monthly | Every month | ماهیانه |
Yearly | Every year | سالیانه |
Hourly | Every hour | ساعتی |
Fortnightly | Every two weeks | دو هفته یک بار |
Biannually | Twice a year | دو بار در سال |
Quarterly | Every three months | سه ماه یک بار |
Annually | Once a year | یک بار در سال |
Bimonthly | Every two months | دو ماه یک بار |
Triannually | Three times a year | سه بار در سال |
Semimonthly | Twice a month | دو بار در ماه |
Trimesterly | Every three months | سه ماه یک بار |
Quadrennially | Every four years | چهار سال یک بار |
Quinquennially | Every five years | پنج سال یک بار |
Sexennially | Every six years | شش سال یک بار |
Septennially | Every seven years | هفت سال یک بار |
Octennially | Every eight years | هشت سال یک بار |
Novennially | Every nine years | نه سال یک بار |
Decennially | Every ten years | ده سال یک بار |
Centennially | Every hundred years | صد سال یک بار |
Millennially | Every thousand years | هزار سال یک بار |
جمعبندی
قیدهای تکرار جزو اولین دروسی هستند که همراه با حال ساده در کلاسها تدریس میشوند و یادگیری آنها به نحوی الزامی است. پیشنهاد میکنیم که این مطلب از انگلیش توربو را کامل بخوانید و اگر هر سوالی در این باره داشتید به بخش کامنتها مراجعه کنید.
سوالات متداول
آیا میتوان قیدهای تکرار را در ابتدای جمله قرار داد؟
بله، در برخی موارد میتوان قیدهای تکرار را در ابتدای جمله قرار داد، خصوصاً برای تاکید بیشتر روی فراوانی عمل. این کار معمولاً در سبک نوشتاری رسمیتر یا برای ایجاد تأکید خاص در گفتار انجام میشود. مثال: “Often, I go for a walk in the morning.” (اغلب، من صبحها قدم میزنم.)
آیا “never” و “always” میتوانند به طور قابل تعویض استفاده شوند؟
“Never” و “always” در معنا کاملاً متضاد هستند؛ “never” به معنای “هرگز” و “always” به معنای “همیشه” است. بنابراین، آنها قابل تعویض نیستند و باید با توجه به معنایی که میخواهید برسانید، به طور دقیق استفاده شوند.
آیا استفاده از قیدهای تکرار در جملات منفی تفاوت دارد؟
بله، در جملات منفی، استفاده از برخی قیدها مانند “never” (هرگز) میتواند معنای جمله را به طور کامل تغییر دهد و نیازی به اضافه کردن کلمه منفی دیگری نیست. برای مثال، “I never eat meat” (من هرگز گوشت نمیخورم) خود به خود یک جمله منفی است. در حالی که استفاده از دیگر قیدها مانند “seldom” یا “rarely” در جملات منفی نیازمند دقت در ساختار جمله است.
چگونه میتوان فراوانی انجام یک عمل را با استفاده از قیدهای تکرار به طور دقیق بیان کرد؟
برای بیان دقیق فراوانی، میتوانید از قیدهایی مانند “once a week”، “twice a month” یا “three times a year” استفاده کنید که به طور مشخص تعداد دفعات انجام یک عمل در یک دوره زمانی معین را نشان میدهند. این نوع قیدها اطلاعات دقیقتری نسبت به قیدهای کلیتر مانند “often” یا “sometimes” فراهم میکنند.
آیا استفاده از قیدهای تکرار در جملات پیچیده تفاوت دارد؟
در جملات پیچیده که شامل افعال کمکی یا بیش از یک فعل هستند، قیدهای تکرار معمولاً بعد از فعل کمکی و قبل از فعل اصلی قرار میگیرند. این قرارگیری به حفظ وضوح جمله و تأکید بر فراوانی عمل مورد نظر کمک میکند. با این حال، بسته به نوع تأکید مورد نظر، ممکن است تغییراتی در قرارگیری قیدها لازم باشد.
درصد مطالعه مقاله