مهاجرت فقط جابهجایی جغرافیایی نیست؛ مهاجرت یعنی شروع یک زندگی دوباره در دنیایی جدید با قوانینی تازه. تصور کنید وارد فرودگاه کشوری مثل کانادا یا استرالیا شدهاید، چمدانهایتان را تحویل گرفتهاید و حالا میخواهید اولین تاکسی را بگیرید یا سیمکارت بخرید. اینجاست که اهمیت “مکالمه انگلیسی” خودش را نشان میدهد. شاید نمره آیلتس خوبی داشته باشید، اما آیا برای چالشهای واقعی و روزمره زندگی در یک کشور خارجی آمادهاید؟
در این مقاله قرار است فراتر از کتابهای درسی برویم و دقیقا همان چیزهایی را بررسی کنیم که یک مهاجر در ماههای اول برای بقا و پیشرفت نیاز دارد. از باز کردن حساب بانکی و اجاره خانه گرفته تا پیدا کردن دوست و همکار، همه چیز به قدرت کلام شما بستگی دارد. ما اینجا هستیم تا جعبه ابزار زبانی شما را با کاربردیترین شکل آموزش زبان انگلیسی، از جملات گرفته تا اصطلاحات پر کنیم.
خیلی از افراد فکر میکنند همین که مدرک زبان گرفتند، کار تمام است. اما واقعیت این است که مدرک زبان فقط مجوز ورود شماست. وقتی وارد جامعه میشوید، کسی از شما نمیپرسد نمره رایتینگ شما چند بوده؛ آنها میخواهند بدانند آیا میتوانید منظورشان را بفهمید و مشکلتان را حل کنید یا نه. یادگیری مکالمه یعنی خریدن امنیت روانی و اعتمادبهنفس در محیطی که همه چیزش غریبه است.
زبان انگلیسی در مهاجرت مثل اکسیژن است. بدون آن شاید زنده بمانید، اما زندگی نمیکنید. اگر نتوانید ارتباط برقرار کنید، فرصتهای شغلی عالی را به خاطر یک مصاحبه ضعیف از دست میدهید یا در دانشگاه نمیتوانید با همگروهیهایتان پروژه انجام دهید.
Social Integration (ادغام در اجتماع): مهمترین نقش مکالمه، وصل کردن شما به جامعه است.

زبان انگلیسی که در کلاسهای زبان یاد میگیرید (Textbook English) با زبانی که مردم در خیابانهای تورنتو یا لندن صحبت میکنند (Real-life English) تفاوت زمین تا آسمان دارد.
Colloquialism (زبان محاوره): در مکالمه مهاجرتی، سرعت حرف زدن بالاتر است و استفاده از اصطلاحات عامیانه (Slang) بسیار رایج است.
یک مهاجر لازم نیست در مورد فلسفه یا نجوم صحبت کند. شما باید روی موضوعاتی تمرکز کنید که در ۱۰۰ روز اول مهاجرت با آنها سر و کار دارید. این موضوعات حیاتی هستند و ندانستن آنها میتواند هزینههای مالی و زمانی سنگینی برای شما داشته باشد.
اولین سوالی که همه جا از شما میپرسند این است: “خودت را معرفی کن”. چه در مهمانی باشید، چه در مصاحبه کاری و چه در دانشگاه.
Self-Introduction (معرفی خود): شما باید بتوانید در کمتر از ۲ دقیقه، خلاصهای از اینکه کی هستید، از کجا آمدهاید و چه تخصصی دارید را بیان کنید (Elevator Pitch). این معرفی باید آنقدر روان باشد که حتی اگر نصف شب شما را بیدار کردند، بتوانید بگویید.
زندگی جریان دارد و شما نیازهای اولیه دارید. باید بتوانید خرید کنید، آدرس بپرسید و اگر گم شدید کمک بخواهید.
Daily Survival (بهای روزمره): شامل جملاتی برای سوپرمارکت، داروخانه، استفاده از حملونقل عمومی و رستوران رفتن است. دانستن نام مواد غذایی، نحوه پرسیدن قیمت و فهمیدن جهتها (چپ، راست، مستقیم) از نان شب واجبتر است.

این بخش ترسناکترین اما مهمترین قسمت ماجراست. امضای یک قرارداد اشتباه به خاطر نفهمیدن متن یا ناتوانی در توضیح شرایط مالی به کارمند بانک، عواقب دارد.
Official Settings (موقعیتهای رسمی): در اینجا لحن شما باید Formal (رسمی) و مودبانه باشد. باید کلمات تخصصی مربوط به اجارهنامه (Lease)، سپرده (Deposit) و مدارک شناسایی (ID) را بلد باشید تا سرتان کلاه نرود.
در این بخش، کاربردیترین جملات را در قالب جداول دستهبندی شده برایتان آماده کردهایم. پیشنهاد میکنیم این جملات را نه فقط حفظ، بلکه با صدای بلند تمرین کنید تا ملکه ذهنتان شوند.
این جملات برای شکستن یخ (Ice Breaking) و شروع ارتباط با افراد جدید در محیطهای دوستانه یا نیمهرسمی عالی هستند.
| جمله انگلیسی (English Phrase) | ترجمه فارسی | کاربرد و نکته |
| I’m originally from Iran, but I’ve just moved here. | اصالتا ایرانی هستم، اما تازه به اینجا نقل مکان کردهام. | برای بیان ملیت و وضعیت سکونت. |
| I’ve been living here for about two months now. | حدود دو ماه است که اینجا زندگی میکنم. | برای اعلام مدت زمان حضور در کشور جدید. |
| I work as a software engineer at a tech company. | من به عنوان مهندس نرمافزار در یک شرکت تکنولوژی کار میکنم. | الگوی ثابت بیان شغل:
Work as a + شغل |
| I’m currently looking for job opportunities in marketing. | در حال حاضر دنبال فرصتهای شغلی در زمینه مارکتینگ هستم. | وقتی هنوز بیکار هستید و دنبال کار میگردید. |
| I came here to pursue my master’s degree. | من آمدم اینجا تا مقطع کارشناسی ارشدم را ادامه دهم. | بیان هدف مهاجرت (تحصیلی). |
| It’s a pleasure to meet you. | از دیدن شما خوشبختم. | جملهای مودبانه برای پایان معرفی اولیه. |
| Please simply call me Sara. | لطفا من را سارا صدا کنید. | وقتی اسم شما سخت است یا میخواهید صمیمی شوید. |
| I’m trying to get used to the weather here. | دارم سعی میکنم به آبوهوای اینجا عادت کنم. | جملهای عالی برای شروع مکالمه (Small Talk). |
| My background is mainly in civil engineering. | سابقه من عمدتا در زمینه مهندسی عمران است. | برای توضیح حرفهایتر سوابق کاری. |
| I moved here with my family seeking a better life. | من با خانوادهام برای زندگی بهتر به اینجا آمدیم. | بیان صادقانه و صمیمی دلیل مهاجرت. |
در محیط کار یا مصاحبه، باید اعتمادبهنفس داشته باشید. این جملات نشاندهنده حرفهای بودن شماست.
| جمله انگلیسی (English Phrase) | ترجمه فارسی | کاربرد و نکته |
| Could you please elaborate on the responsibilities of this role? | ممکن است لطفا در مورد مسئولیتهای این نقش بیشتر توضیح دهید؟ | سوال هوشمندانه در مصاحبه کاری. |
| I have over 5 years of experience in this field. | من بیش از ۵ سال تجربه در این زمینه دارم. | بیان صریح سابقه کار. |
| I consider myself a team player and a fast learner. | من خودم را فردی با روحیه تیمی و یادگیرنده سریع میدانم. | بیان نقاط قوت شخصیتی (Soft Skills). |
| What are the working hours and corporate culture like? | ساعات کاری و فرهنگ سازمانی چطور است؟ | سوال مهم درباره شرایط محیط کار. |
| Is there any opportunity for professional growth? | آیا فرصتی برای رشد حرفهای وجود دارد؟ | نشان میدهد شما به دنبال پیشرفت هستید. |
| I am proficient in using Microsoft Office and Photoshop. | من در استفاده از مایکروسافت آفیس و فتوشاپ مهارت دارم. | بیان مهارتهای فنی و نرمافزاری. |
| Could you please clarify what the next steps are? | ممکن است لطفا روشن کنید مراحل بعدی چیست؟ | سوال برای پایان مصاحبه. |
| I am available for an interview at your earliest convenience. | من در اولین فرصت مناسب شما، برای مصاحبه آماده هستم. | جملهای مودبانه برای ایمیل یا تماس تلفنی. |
| I adapt quickly to new environments. | من سریع با محیطهای جدید سازگار میشوم. | ویژگی مهم برای مهاجران در محیط کار. |
| Does the company offer any health insurance benefits? | آیا شرکت مزایای بیمه درمانی ارائه میدهد؟ | سوال مهم درباره مزایای شغلی. |
اینها جملاتی هستند که هر روز در خیابان، فروشگاه و بانک به آنها نیاز پیدا میکنید.
| جمله انگلیسی (English Phrase) | ترجمه فارسی | کاربرد و نکته |
| Excuse me, could you tell me where the nearest bus stop is? | ببخشید، میتوانید بگویید نزدیکترین ایستگاه اتوبوس کجاست؟ | درخواست آدرس با لحن مودبانه. |
| I’d like to open a checking account, please. | میخواهم یک حساب جاری باز کنم، لطفا. | جمله کلیدی برای مراجعه به بانک. |
| Does this bus go to the city center? | آیا این اتوبوس به مرکز شهر میرود؟ | اطمینان از مسیر قبل از سوار شدن. |
| How much does this cost? | قیمت این چقدر است؟ | سادهترین راه پرسیدن قیمت. |
| Do you accept credit cards or is it cash only? | کارت اعتباری قبول میکنید یا فقط نقد؟ | سوال رایج هنگام پرداخت در فروشگاههای کوچک. |
| Could you please speak a bit slower? My English isn’t perfect. | میشود لطفا کمی آهستهتر صحبت کنید؟ انگلیسی من عالی نیست. | وقتی متوجه حرف طرف مقابل نمیشوید. |
| I’m looking for a one-bedroom apartment for rent. | من دنبال یک آپارتمان یکخوابه برای اجاره هستم. | جمله کاربردی برای آژانس املاک. |
| Is there a pharmacy nearby? | آیا داروخانهای در این نزدیکی هست؟ | سوال ضروری برای مواقع نیاز دارویی. |
| Can I have the bill/check, please? | ممکن است صورتحساب را بدهید، لطفا؟ | درخواست فاکتور در رستوران. |
| What time do you close? | ساعت چند میبندید؟ (تعطیل میکنید؟) | پرسیدن ساعت کاری مغازهها. |
| Sorry, I think there is a mistake on my bill. | ببخشید، فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب من شده است. | اعتراض مودبانه به فاکتور اشتباه. |
| Where can I buy a SIM card? | از کجا میتوانم سیمکارت بخرم؟ | اولین سوال بعد از رسیدن به فرودگاه. |
زمان شما محدود است و نمیتوانید سالها صبر کنید تا زبانتان به صورت طبیعی خوب شود. شما به روشهایی نیاز دارید که مثل یک شتابدهنده عمل کنند. راز اصلی تقویت سریع مکالمه، “تغییر ورودیها” نیست، بلکه “تغییر خروجیها” است. یعنی به جای اینکه فقط شنونده باشید، باید تولیدکننده زبان شوید، حتی اگر مخاطبی ندارید.
بزرگترین مشکل کلاسهای زبان این است که لغات را به صورت لیست یاد میدهند (مثلا لیست میوهها). اما در واقعیت، شما هیچوقت نیاز ندارید نام ۱۰ میوه را پشت سر هم بگویید. شما نیاز دارید سناریوی “خرید میوه و چانه زدن سر قیمت” را اجرا کنید.
Mental Scripting (سناریونویسی ذهنی): قبل از اینکه در موقعیت واقعی قرار بگیرید، مکالمه را در ذهن خود کارگردانی کنید. تصور کنید در بانک هستید و کارمند بانک میگوید مدرک شما ناقص است. چه جوابی میدهید؟
دیدن فیلم فرندز (Friends) خوب است، اما اگر مقصد شما استرالیاست، کمکی به فهمیدن لهجه غلیظ مردم ملبورن نمیکند. اشتباه رایج این است که همه منابع لهجه امریکن دارند، در حالی که شما قرار است به انگلستان یا کانادا بروید.
Localized Content (محتوای بومیشده): به جای فیلمهای سینمایی که دیالوگهای نوشته شده و شیک دارند، “رئالیتی شو” (Reality TV) تماشا کنید. در این برنامهها مردم عادی با گرامر ناقص، سرعت بالا و اصطلاحات واقعی صحبت میکنند. این نزدیکترین تجربه به واقعیت است.
Shadowing Technique (تکنیک سایه): فقط گوش ندهید. سعی کنید دقیقا همزمان با گوینده، جملات را تکرار کنید. حتی حالت صورت و لحن او را تقلید کنید. این کار عضلات فک و دهان شما را برای تلفظ صحیح تربیت میکند.
خیلی از افراد با سطح سواد بالا، در مکالمه ضعیف هستند چون در تلههای ذهنی گیر افتادهاند. شناسایی این موانع، نیمی از راه حل است. در جدول زیر، اشتباهات رایج و جایگزین درست آنها را آوردهایم تا از همین امروز آنها را اصلاح کنید.
| اشتباه رایج (Common Mistake) | ذهنیت صحیح و جایگزین (Correct Mindset) | چرا این اشتباه خطرناک است؟ |
| ترجمه فارسی به انگلیسی در ذهن | Thinking in English (تفکر به انگلیسی) | وقتی ترجمه میکنید، سرعت شما نصف میشود و ساختار جمله غیرطبیعی (Finglish) از آب درمیآید. |
| ترس از اشتباه گرامری | Focus on Communication (تمرکز بر ارتباط) | مردم عادی اهمیتی به گرامر شما نمیدهند؛ آنها فقط میخواهند منظور شما را بفهمند. سکوت کردن بدتر از غلط حرف زدن است. |
| استفاده از کلمات خیلی رسمی و کتابی | Use Casual Language (استفاده از زبان محاوره) | استفاده از کلمات قلمبهسلمبه (مثل Nevertheless) در خرید روزمره، شما را عجیب و غیرصمیمی نشان میدهد. |
| عذرخواهی مداوم بابت زبان بد | Confidence (اعتمادبهنفس) | مدام نگویید “Sorry for my bad English”. این کار ارزش شما را پایین میآورد. به جای آن بگویید “Thanks for your patience”. |
| تلاش برای داشتن لهجه نیتیو | Clear Pronunciation (تلفظ واضح) | لهجه داشتن ایرادی ندارد و بخشی از هویت شماست. هدف باید “تلفظ صحیح” باشد، نه حذف کامل لهجه مادری. |
| جوابهای تککلمهای (Yes/No) | Elaboration (بسط دادن) | جوابهای کوتاه مکالمه را میکشد. همیشه یک جمله اضافه بگویید تا مکالمه ادامه پیدا کند. |
| نادیده گرفتن فرهنگ تعارف | Directness vs. Politeness (صراحت در برابر ادب) | در انگلیسی تعارف ایرانی وجود ندارد. “No” یعنی نه. تعارف الکی (Tarof) باعث سوءتفاهم جدی میشود. |
| حفظ کردن جملات طولانی | Flexible Phrases (عبارات منعطف) | اگر جمله طولانی حفظ کنید و یک کلمه یادتان برود، کل جمله را از دست میدهید. الگوهای کوتاه و کاربردی یاد بگیرید. |
یادگیری مکالمه انگلیسی برای مهاجرت، شباهتی به پاس کردن امتحان مدرسه ندارد. اینجا بحث نمره ۲۰ نیست، بحث توانایی شما در رفع نیازهایتان است. اگر بتوانید منظورتان را برسانید و کارتان را راه بیندازید، یعنی نمره قبولی را گرفتهاید.
از اشتباه کردن نترسید. هر باری که کلمهای را اشتباه میگویید یا منظور کسی را نمیفهمید، یک قدم به “شهروند جهانی شدن” نزدیکتر میشوید. شروع کنید به دیدن فیلمهای واقعی، با خودتان بلند بلند حرف بزنید و خودتان را در موقعیتهای مختلف تصور کنید. مطمئن باشید بعد از چند ماه زندگی در محیط، ذهن شما به صورت ناخودآگاه با زبان جدید تنظیم میشود. موفقیت در انتظار شماست، فقط کافیست شروع کنید و ادامه دهید.

زبان رو بهصورت ساده، روان و کاربردی همراه با فان و سرگرمی یاد بگیر.
درصد مطالعه مقاله