یادگیری اسامیِ لوازم خانه به انگلیسی و تلفظ درست آنها برای افرادی که قصد صحبت به زبان انگلیسی را دارند، یک موضوع مهم محسوب میشو. در این مطلب از وبلاگ انگلیش توربو قصد داریم تا لغات مربوط به لوازم خانه به انگلیسی را به شما معرفی کنیم و با هر کدام یک مثال بزنیم.
مطالبی که در ادامه مشاهده خواهید کرد:
در زبان انگلیسی، آشنایی با نام انواع محلهای زندگی و معماری آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. این واژگان به شما کمک میکنند تا بتوانید به درستی درباره محل زندگی خود و دیگران صحبت کنید و یا زمانی که به کشورهای انگلیسیزبان سفر میکنید، با این اصطلاحات آشنا باشید.
۱. آپارتمان (Apartment): آپارتمانها واحدهای مسکونی مستقل هستند که بخشی از یک ساختمان بزرگتر به نام آپارتمان یا مجتمع مسکونی را تشکیل میدهند. معماری آپارتمانها معمولاً به گونهای است که دارای فضاهای عمومی مشترک مانند راهروها، ورودی اصلی و گاهی اوقات حیاط یا فضای سبز است.
مثال: “.I live in a two-bedroom apartment in the city center”
من در یک آپارتمان دو خوابه در مرکز شهر زندگی میکنم.
۲. خانه ویلایی (Detached House): خانههای ویلایی، ساختمانهای مستقلی هستند که از همه طرف آزاد هستند و دیوارهای مشترک با ساختمانهای دیگر ندارند. معماری این نوع خانهها معمولاً شامل یک باغچه یا حیاط خصوصی و پارکینگ میشود.
مثال: “.My dream is to own a detached house with a large garden”
رویای من داشتن یک خانه ویلایی با باغچه بزرگ است.
۳. خانه دوبلکس (Duplex): خانههای دوبلکس معمولا دو واحد مسکونی مجزا در یک ساختمان دو طبقه هستند که هر واحد دارای ورودی مستقل است. این نوع معماری معمولاً برای خانوادههای بزرگ یا دو خانواده که مایل به زندگی نزدیک به هم هستند، مناسب است.
مثال: “.We moved into a duplex because it gives us more space”
ما به یک خانه دوبلکس نقل مکان کردیم چون فضای بیشتری به ما میدهد.
۴. خانه ردیفی (Terraced House): خانههای ردیفی یا متصل، خانههایی هستند که در یک ردیف قرار گرفته و دیوارهای مشترکی با خانههای کناری دارند. معماری این نوع خانهها بیشتر در مناطق شهری و حومه شهر دیده میشود.
مثال: “.Terraced houses are common in many European cities”
خانههای ردیفی در بسیاری از شهرهای اروپایی رایج هستند.
۵. خانه ییلاقی (Bungalow): خانههای ییلاقی معمولا تک طبقه هستند و بیشتر در مناطق روستایی یا خارج از شهر ساخته میشوند. این خانهها معماری سادهای دارند و اغلب با یک باغچه یا حیاط احاطه شدهاند.
مثال: “.My grandparents live in a cozy bungalow by the sea”
پدربزرگ و مادربزرگم در یک خانه ییلاقی دنج کنار دریا زندگی میکنند.
۶. پنتهاوس (Penthouse): پنتهاوسها واحدهای لوکسی هستند که در بالاترین طبقه یک ساختمان بلند قرار دارند. این واحدها معمولا دارای تراسهای بزرگ و چشماندازهای زیبا از شهر هستند. معماری پنتهاوسها به گونهای است که حس خصوصی و لوکس بودن را منتقل میکند.
مثال: “.They live in a penthouse with an amazing view of the skyline”
آنها در یک پنتهاوس با چشماندازی بینظیر از خط افق زندگی میکنند.
در زندگی روزمره، استفاده از وسایل نظافت خانه و شخصی بسیار رایج است. آشنایی با نام این وسایل به زبان انگلیسی میتواند در مواقع نیاز، مانند خرید از فروشگاه، بسیار مفید باشد. در ادامه، لیستی از مهمترین وسایل نظافت به همراه ترجمه فارسی آنها آمده است.
فارسی | انگلیسی | مثال انگلیسی | ترجمه فارسی |
دستکش پلاستیکی | Rubber gloves | “I wear rubber gloves while cleaning.” | من هنگام تمیز کردن از دستکش پلاستیکی استفاده میکنم. |
خاکانداز | Dustpan | “Please hand me the dustpan.” | لطفاً خاکانداز را به من بده. |
اتو | Iron | “I need to iron my shirt.” | من باید پیراهنم را اتو کنم. |
صابون مایع | Liquid soap | “We are out of liquid soap.” | صابون مایع تمام شده است. |
تی | Mop | “I mop the floor every day.” | من هر روز کف را تی میکشم. |
سطل زباله | Trash can | “Throw it in the trash can.” | آن را در سطل زباله بینداز. |
سبد لباسشویی | Laundry basket | “Put the dirty clothes in the laundry basket.” | لباسهای کثیف را در سبد لباسشویی بگذار. |
جارو | Broom | “I need to sweep the floor with the broom.” | من باید با جارو کف را جارو کنم. |
سفید کننده | Bleach | “Be careful when using bleach.” | هنگام استفاده از سفید کننده مراقب باش. |
این جدول به شما کمک میکند تا نامهای اصلی وسایل نظافت را به زبان انگلیسی یاد بگیرید و در مکالمات روزمره خود از آنها استفاده کنید.
آشنایی با نام وسایل اتاق خواب به زبان انگلیسی میتواند به ویژه برای کودکان جذاب و مفید باشد. در زیر لیستی از رایجترین وسایل اتاق خواب به همراه ترجمه فارسی آنها آمده است.
فارسی | انگلیسی | مثال انگلیسی | ترجمه فارسی |
آینه | Mirror | “I look in the mirror every morning.” | من هر صبح در آینه نگاه میکنم. |
عکس | Picture | “I have a picture of my family on the wall.” | عکسی از خانوادهام روی دیوار دارم. |
چراغ مطالعه | Anglepoise lamp | “I use the anglepoise lamp while reading.” | من هنگام خواندن از چراغ مطالعه استفاده میکنم. |
قفسه کتاب | Bookshelf | “The bookshelf is full of my favorite books.” | قفسه کتابم پر از کتابهای مورد علاقه من است. |
بالشت | Pillow | “I sleep with two pillows.” | من با دو بالشت میخوابم. |
تخت | Bed | “My bed is very comfortable.” | تخت من بسیار راحت است. |
میز آرایش | Dressing table | “She puts her makeup on the dressing table.” | او لوازم آرایشش را روی میز آرایش میگذارد. |
پرده | Curtains | “The curtains are closed at night.” | پردهها در شب بسته هستند. |
تشک | Mattress | “This mattress is soft and supportive.” | این تشک نرم و حمایتی است. |
پتو | Blanket | “I cover myself with a blanket when it’s cold.” | وقتی سرد است، با پتو خودم را میپوشانم. |
کمد لباس | Closet | “My clothes are neatly arranged in the closet.” | لباسهایم بهطور مرتب در کمد لباس چیده شدهاند. |
ملحفه | Sheet | “I change the bed sheets every week.” | من هر هفته ملحفههای تخت را عوض میکنم. |
میز کاری | Desk | “I do my homework at the desk.” | من تکالیفم را روی میز کاری انجام میدهم. |
ساعت | Clock | “The clock on the wall shows the correct time.” | ساعت روی دیوار، زمان درست را نشان میدهد. |
آشنایی با نام وسایل اتاق پذیرایی به زبان انگلیسی نه تنها در مکالمات روزمره با دوستان و خانواده، بلکه هنگام خرید یا تغییر دکوراسیون نیز اهمیت دارد. در ادامه، لیستی از رایجترین وسایل اتاق پذیرایی به همراه ترجمه فارسی آنها آمده است.
فارسی | انگلیسی | مثال انگلیسی | ترجمه فارسی |
اسباب خانه | Furniture | “The furniture in the living room is very comfortable.” | اسباب خانه در اتاق پذیرایی بسیار راحت است. |
شومینه | Fireplace | “We lit a fire in the fireplace to keep warm.” | ما برای گرم شدن در شومینه آتش روشن کردیم. |
گلدان | Vase | “The vase on the table is full of fresh flowers.” | گلدان روی میز پر از گلهای تازه است. |
چراغ پایه دار | Floor lamp | “The floor lamp provides extra light for reading.” | چراغ پایه دار نور اضافی برای مطالعه فراهم میکند. |
میز تلویزیون | TV stand | “The TV stand holds the television and other devices.” | میز تلویزیون، تلویزیون و دستگاههای دیگر را نگه میدارد. |
تلویزیون | Television | “We watched a movie on the television last night.” | دیشب فیلمی را روی تلویزیون تماشا کردیم. |
کوسن | Cushion | “The cushions on the sofa are very soft.” | کوسنهای روی کاناپه بسیار نرم هستند. |
تلفن | Telephone | “The telephone is on the end table next to the sofa.” | تلفن روی میز عسلی کنار کاناپه قرار دارد. |
پرده | Curtains | “I closed the curtains to block the sunlight.” | پردهها را بستم تا جلوی نور خورشید را بگیرم. |
فرش | Carpet | “The carpet in the living room is new.” | فرش در اتاق پذیرایی جدید است. |
پنکه | Fan | “We turned on the fan to cool down the room.” | ما پنکه را روشن کردیم تا اتاق خنک شود. |
کاناپه | Sofa | “The sofa is big enough for the whole family.” | کاناپه به اندازه کافی بزرگ است که تمام خانواده را جا دهد. |
عسلی | End table | “I put my book on the end table next to the sofa.” | کتابم را روی میز عسلی کنار کاناپه گذاشتم. |
این جدول به شما کمک میکند تا با وسایل اتاق پذیرایی به زبان انگلیسی آشنا شوید و به راحتی در مکالمات روزمره خود از این واژگان استفاده کنید.
یکی ازشلوغترین مکانها در منزل آشپزخانه است که وسایل متنوعی را در خود جای میدهد. بدون شک همه مردم کم و بیش با وسایل آشپزخانه سروکار دارند. در جدول زیر برخی از اساسیترین وسایل و لوازم آشپزخانه را به انگلیسی عنوان میکنیم.
فارسی | انگلیسی | مثال انگلیسی | ترجمه فارسی |
قهوه ساز | Coffee maker | “I use the coffee maker every morning.” | من هر صبح از قهوهساز استفاده میکنم. |
همزن | Mixer | “The mixer helps me make cakes easily.” | همزن به من کمک میکند تا کیکها را به راحتی درست کنم. |
ماکروفر | Microwave | “I heat up my lunch in the microwave.” | من ناهارم را در مایکروفر گرم میکنم. |
میز غذا خوری | Dinner table | “We gather around the dinner table every evening.” | ما هر شب دور میز غذاخوری جمع میشویم. |
یخچال | Refrigerator | “The refrigerator is full of fresh food.” | یخچال پر از مواد غذایی تازه است. |
توستر | Toaster | “I made toast in the toaster.” | من در توستر نان تست درست کردم. |
کابینت | Cabinet | “The dishes are stored in the cabinet.” | ظروف در کابینت نگهداری میشوند. |
کتری | Kettle | “The kettle is boiling water for tea.” | کتری در حال جوشاندن آب برای چای است. |
هود | Hood | “The hood removes smoke from the kitchen.” | هود دود را از آشپزخانه خارج میکند. |
اجاق گاز | Oven | “I baked a cake in the oven.” | من یک کیک در اجاق گاز پختم. |
ماشین لباسشویی | Washing machine | “The washing machine is washing our clothes.” | ماشین لباسشویی در حال شستن لباسهای ما است. |
مخلوط کن | Blender | “I made a smoothie in the blender.” | من در مخلوط کن یک اسموتی درست کردم. |
ترازوی آشپزخانه | Kitchen scale | “I measured the flour with the kitchen scale.” | من آرد را با ترازوی آشپزخانه اندازهگیری کردم. |
پلوپز | Rice cooker | “The rice cooker is very convenient.” | پلوپز بسیار کاربردی است. |
سینک ظرفشویی | Sink | “I washed the dishes in the sink.” | من ظرفها را در سینک ظرفشویی شستم. |
این واژگان به شما کمک میکنند تا نام وسایل آشپزخانه را به زبان انگلیسی یاد بگیرید و در موقعیتهای مختلف از آنها استفاده کنید. برای آشنایی بیشتر با لوازم آشپزخانه به انگلیسی پیشنهاد میکنیم مقاله وسایل آشپزخانه به انگلیسی را بخوانید.
حمام و سرویس بهداشتی از بخشهای مهم هر خانهان و یادگیری واژگان مرتبط با اونها برای خرید، سفر، یا مکالمات روزمره ضروریه. در ادامه، لیستی از مهمترین وسایل حمام و سرویس بهداشتی به همراه مثال آورده شده:
فارسی |
انگلیسی |
مثال انگلیسی |
ترجمه فارسی |
---|---|---|---|
دوش |
Shower |
“I take a shower every morning.” |
من هر صبح دوش میگیرم. |
وان حمام |
Bathtub |
“The bathtub is perfect for relaxing after a long day.” |
وان حمام برای استراحت بعد از یه روز طولانی عالیه. |
توالت |
Toilet |
“The toilet needs to be cleaned regularly.” |
توالت باید بهطور منظم تمیز بشه. |
روشویی |
Washbasin |
“I brush my teeth at the washbasin.” |
من دندونام رو تو روشویی مسواک میزنم. |
حوله |
Towel |
“Please hang the towel on the rack.” |
لطفاً حوله رو روی جا حولهای آویزون کن. |
جا صابونی |
Soap dish |
“The soap dish keeps the soap dry.” |
جا صابونی صابون رو خشک نگه میداره. |
آینه حمام |
Bathroom mirror |
“The bathroom mirror is fogged up after a shower.” |
آینه حمام بعد از دوش گرفتن بخار کرده. |
مسواک |
Toothbrush |
“I need to buy a new toothbrush.” |
باید یه مسواک جدید بخرم. |
خمیردندان |
Toothpaste |
“This toothpaste whitens my teeth.” |
این خمیردندان دندونام رو سفید میکنه. |
نکته: این واژگان برای خرید در فروشگاههای خارجی یا توضیح مشکلات به صاحبخانه در کشورهای انگلیسیزبان بسیار کاربردیه.
برای تسلط بر واژگان وسایل خانه، استفاده از اونها در مکالمات واقعی خیلی مهمه. در ادامه چند نمونه مکالمه کوتاه ارائه شده که میتونید در موقعیتهای مختلف ازشون استفاده کنید:
خرید در فروشگاه:
“Excuse me, where can I find a laundry basket?”
(ببخشید، سبد لباسشویی کجا پیدا میشه؟)
صحبت با صاحبخانه:
“The refrigerator in the kitchen isn’t cooling properly.”
(یخچال تو آشپزخونه درست خنک نمیکنه.)
توضیح دکوراسیون:
“I placed a cozy carpet and some cushions in the living room.”
(یه فرش دنج و چند تا کوسن تو اتاق پذیرایی گذاشتم.)
درخواست کمک:
“Can you help me move the sofa to the other side of the room?”
(میتونی کمک کنی کاناپه رو به اون طرف اتاق ببریم؟)
نکته: این جملات رو بلند تمرین کنید تا هم تلفظتون بهتر بشه و هم برای مکالمات واقعی آماده بشید.
لوازم خانه بسته به نوع محل زندگی (آپارتمان، ویلایی، و غیره) میتونه متفاوت باشه. در ادامه، وسایل ضروری برای دو سبک زندگی رایج رو معرفی میکنیم.
آپارتمانها معمولاً فضای کمتری دارن، بنابراین وسایل جمعوجور و چندکاره مناسبترن:
Foldable Table (میز تاشو): برای صرفهجویی در فضا. مثال: “I bought a foldable table for my small apartment.”
(یه میز تاشو برای آپارتمان کوچیکم خریدم.)
Wall Shelves (قفسه دیواری): برای ذخیرهسازی بیشتر. مثال: “Wall shelves help me organize my books and decor.”
(قفسههای دیواری به من کمک میکنن کتابها و وسایل تزئینی رو مرتب کنم.)
Compact Vacuum Cleaner (جاروبرقی کوچک): برای تمیز کردن فضای کوچک. مثال: “A compact vacuum cleaner is perfect for my apartment.”
(یه جاروبرقی کوچک برای آپارتمانწ
خانههای ویلایی فضای بیشتری دارن و به وسایل بزرگتر و متنوعتری نیاز دارن:
Garden Furniture (مبلمان باغی): برای استفاده در حیاط یا باغچه. مثال: “We have garden furniture in the backyard for summer parties.”
(برای مهمونیهای تابستونی تو حیاط مبلمان باغی داریم.)
Lawnmower (ماشین چمنزنی): برای نگهداری از چمنها. مثال: “I use a lawnmower to keep the garden neat.”
(برای مرتب نگه داشتن باغچه از ماشین چمنزنی استفاده میکنم.)
Storage Shed (انباری): برای نگهداری وسایل اضافی. مثال: “We keep our tools in the storage shed.”
(ابزارهامون رو تو انباری نگه میداریم.)
Outdoor Lighting (نورپردازی فضای باز): برای روشنایی حیاط. مثال: “Outdoor lighting makes our garden look magical at night.”
(نورپردازی فضای باز باغچمون رو شبها جادویی میکنه.)
یادگیری اصطلاحات دکوراسیون به شما کمک میکنه تا درباره چیدمان و طراحی داخلی خانه به انگلیسی صحبت کنید:
Minimalist Style (سبک مینیمال): دکوراسیونی ساده با وسایل کم. مثال: “I love the minimalist style for my living room.”
(من سبک مینیمال رو برای اتاق پذیرایی دوست دارم.)
Open-Plan Layout (چیدمان باز): طراحی بدون دیوارهای جداکننده. مثال: “Our house has an open-plan layout for the kitchen and living room.”
(خونمون یه چیدمان باز برای آشپزخونه و پذیرایی داره.)
Accent Wall (دیوار تاکیدی): دیواری با رنگ یا طرح خاص برای جلب توجه. مثال: “We painted an accent wall in the bedroom.”
(یه دیوار تاکیدی تو اتاق خواب رنگ کردیم.)
Feng Shui (فنگ شویی): سبک چیدمان برای تعادل انرژی. مثال: “I arranged my furniture according to Feng Shui principles.”
(مبلمانم رو طبق اصول فنگ شویی چیدم.)
برای تسلط بر واژگان وسایل خانه، میتونید از منابع و روشهای زیر استفاده کنید:
اپلیکیشنهای زبان: اپلیکیشنهایی مثل Quizlet یا Anki برای مرور واژگان با فلشکارت عالیه.
ویدیوهای آموزشی: کانالهای یوتیوب مثل English Addict with Mr Steve آموزشهای واژگان مرتبط با خانه دارن.
بازیهای آموزشی: بازیهایی مثل Wordwall یا Kahoot برای کودکان و بزرگسالان جذابه و به یادگیری کمک میکنه.
تورهای مجازی خانه: سایتهایی مثل IKEA یا Wayfair تورهای مجازی از چیدمان خانه ارائه میدن که واژگان رو تو محیط واقعی نشون میده.
تمرین با تصاویر: از تصاویر وسایل خانه در مجلات یا سایتها استفاده کنید و اسامیشون رو یادداشت کنید.
جمعبندی
در این مطلب از وبسایت انگلیش توربو ما سعی کردیم تعداد زیادی از لوازم خانگی را به شما معرفی کنیم. لوازم خانه به انگلیسی هم مانند دیگر کلمات در مکالمات و گفتگوهای روزانه با انگلیسی زبانها برای شما کاربرد فراوانی دارد؛ به همین دلیل باید در پی آشنایی با این کلمات و تلفظ آنها به شیوه درست باشید.
برخی از سوالات متداول
چگونه اسامی وسایل خانه را به انگلیسی بیاموزیم؟
روشهای زیادی برای یادگیری وجود دارد، اما شما میتوانید وسایل هر قسمت از منزل را به صورت جداگانه یاد بگیرید تا در ذهنتان باقی بماند.
برای آموزش وسایل خانه به انگلیسی برای کودکان چه کاری انجام دهیم؟
با استفاده از روشهای یادگیری مختلف سعی کنید تا آموزش را از مکانی آغاز نمایید که برای کودک جذابتر است.
آیا یادگیری لوازم خانه به انگلیسی ضرورت دارد؟
بله؛ از آن جا که در طول روز و در موقعیتهای مختلف نام این لوازم را بارها تکرار میکنیم، یادگیری آنها هم اهمیت دارد.
تعدادی از اصلیترین وسایل آشپزخانه به انگلیسی کدامها هستند؟
Refrigerator (یخچال)، Kettle (کتری)، hood (هود)، Coffee maker (قهوه ساز) و…
زبان رو بهصورت ساده، روان و کاربردی همراه با فان و سرگرمی یاد بگیر.
درصد مطالعه مقاله